جايگاه خوشه هاي كسب و كار در اسناد بالا دستي كشور

در سال هاي اخير، بهبود فرآيندهاي كسب و كار به عنوان يكي از اولويت هاي برتر كسب و كار براي مديران بوده است، و در حـــال حاضر مديريت فـــرآيندهاي كسب وكار به عنوان بهترين روش جهت تسهيل بهبودهاي فـــرآيند در نظر گرفته مي شود . ايجاد كسب و كارهاي كوچك و متوسط به عنوان موتور محركه توسعه اقتصادي و اجتماعي، نقش اساسي در فرآيند توسعه جوامع دارند. از آنجا كه نمي توان اثر بنگاه هاي كوچك و متوسط را در رشد اقتصادي كشورها ناديده گرفت، براي پيشرو بودن در اين امر كشورها اقدام به سياستگذاري و برنامه ريزي هاي بلند مدت كرده و مشوق ها و شرايطي را به وجود مي آورند تا از پتانسيل هاي سازنده ي كسب و كارهاي كوچك و متوسط براي رسيدن به رشدي پايدار استفاده كنند. بنابراين به نظر مي رسد كه دولت در بهترين موقعيت براي تعيين سياست و طراحي برنامه ها قرار دارد. دولت از طريق اعمال خط مشي مي تواند در جهت توسعه خوشه هاي كسب و كار جهاني گام بردارد. بسياري از سياست گذاران تلاش كرده اند تا به استفاده عملي از مفهوم خوشه ها بپردازند و هر يك به نتايج متفاوتي دست يافته اند. در اين ميان نيز بسياري از سياست هاي خوشه در سطوح ملي و منطقه اي اصلاح و تعديل شده است.در اين مقاله ابتدا به مفهوم خوشه ها پرداخته شده است. سپس خوشه هاي كسب و كار، چالش هاي مديريتي توسعه خوشه هاي كسب و كار، و در انتها نقش دولت در توسعه خوشه ها مورد بررسي قرار گرفته است. و در نهايت به نتيجه گيري مرتبط پرداخته شده است.