شماره ركورد كنفرانس :
4825
عنوان مقاله :
وضعيت نظام ارجاع بيماران در برنامه پزشك خانواده شهري در ايران
پديدآورندگان :
نصرالله داود - استاديار، دكتري مديريت خدمات بهداشتي درماني، مركز تحقيقات عوامل اجتماعي موثر بر سلامت، پژوهشكده سلامت، دانشگاه علوم پزشكي بابل. , كبير محمد جواد استاديار، دكتري مديريت خدمات بهداشتي درماني، مركز تحقيقات مديريت سلامت و توسعه اجتماعي، دانشگاه علوم پزشكي گلستان. , اشرفيان اميري حسن متخصص بيماري هاي داخلي، مركز تحقيقات عوامل اجتماعي موثر بر سلامت، پژوهشكده سلامت، دانشگاه علوم پزشكي بابل. , ربيعي سيدمظفر متخصص بيهوشي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي بابل , كشاورزي آناهيتا دكتري حرفه اي، سازمان بيمه سلامت ايران , حسيني سهيلا دكتري مديريت خدمات بهداشتي درماني، سازمان بيمه سلامت ايران , ممتهن رضا دكتري دارو سازي، اداره كل بيمه سلامت استان فارس. , ظفرمند رسول دكتري حرفه اي، اداره كل بيمه سلامت استان مازندران
كليدواژه :
نظام ارجاع , پزشك خانواده شهري , استان هاي فارس و مازندران.
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي تحول و نوآوري سازماني با رويكرد الگوي اسلامي ايراني پيشرفت
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: برنامه پزشك خانواده شهري از تيرماه 1391 صرفا در شهرهاي بالاي 20000 نفر استان هاي فارس و مازندران اجرا شده است. اين مطالعه به منظور بررسي وضعيت نظام ارجاع بيماران در برنامه پزشك خانواده شهري انجام گرفت. روش پژوهش: اين مطالعه مقطعي در زمستان 1395 انجام گرفت. 140 مركز پزشك خانواده شهري در استان فارس و 96 مركز پزشك در استان مازندران بصورت تصادفي منظم انتخاب شدند. در هر مركز 7-5 بيمار ارجاعي بصورت تصادفي انتخاب و مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل متغيرهاي فردي با 8 سئوال باز و بسته و وضعيت ارجاع با 12 سئوال باز و بسته بود كه روايي و پايايي آن مورد تائيد قرار گرفت. يافته ها: در اين مطالعه 1399 بيمار ارجاع شده به سطح2 كه خدمات سطح2 را دريافت نمودند، بررسي شدند. ميانگين و انحراف معيار سني بيماران 0/21±7/40 سال بود. فرد تشخيص دهنده نياز ارجاع به سطح2، در 3/56 درصد پزشك خانواده و مابقي موارد بيماران بودند. كيفيت تكميل فرم ارجاع توسط پزشك خانواد در 7/53 موارد مطلوب، 8/39 نسبتا مطلوب و مابقي نامطلوب بود. انتخاب پزشك متخصص سطح2 در 4/60 درصد موارد، توسط بيماران انجام گرفت. كيفيت پسخوراند از پزشكان سطح2، در 2/27 مطلوب، 6/41 درصد نسبتا مطلوب و 2/31 درصد نامطلوب بود. بيشترين ميزان پسخوراند مطلوب از متخصصان اعصاب و روان و عفوني بود. 3/81 درصد بيماران ارجاع شده اصلا مورد پيگيري قرار نگرفتند. 6/55 درصد بيماران ارجاع شده از فرايند ارجاع راضي بودند. بين رضايت بيماران و ساعات كار پزشكان خانواده تفاوت معني دار وجود داشت (000/0=P). بين رضايت بيماران و نوع بيمه پايه، جنس پزشك خانواده، جنس پزشك متخصص، جمعيت شهري شهرستان ها تفاوت معني دار وجود نداشت (05/0 P). نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد كه بسياري از قواعد نظام ارجاع در حد انتظار رعايت نشده و نياز ضروري به طراحي و اجراي برنامه هاي بهبود دارد.