شماره ركورد كنفرانس :
4829
عنوان مقاله :
بررسي جايگاه رسانه در هدايت معناي نيكوكاري (مطالعهي تصويرسازي برنامههاي تلويزيوني پرمخاطب از فعاليت خيريه)
پديدآورندگان :
بهار مهري دانشگاه تهران , فروغي مريم maryamfouroughi@gmail.com دانشگاه كاشان
كليدواژه :
رسانه , فعاليتهاي خيريه , نشانهشناسي , برنامههاي تلويزيوني.
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي خير ماندگار (بازشناسي و ارزيابي امور خير در ايران)
چكيده فارسي :
معنا امري ذاتي نيست، بلكه ساخته ميشود. اگر زبان را يكي از محملهاي اساسي توليد، انتقال و بازتوليد معنا در نظر بگيريم، بهكارگيري زبان در رسانه ميتواند از يك ابزار ايدئولوژيك تا يك بازوي قدرتمند براي جامعهي مدني باشد، چرا كه اين قابليت را دارد تا افكار عمومي را در موارد هدفش پيكربندي كند. با اشراف به اين موضوع كه زبان لزوماً متشكل از گفتار و نوشتار نيست، در مييابيم كه دست رسانهها (بهويژه رسانههاي جمعي پرمخاطبي چون تلويزيون) در تعيين معنا تا كجا ميتواند باز باشد. در واقع ميتوان مدعي شد كه رسانهها نه تنها از طريق زبان رسانهاي معنا را خلق، بلكه از خلال فرآيند بازنمايي، معناي خلق شده را هدايت ميكنند. با تكيه بر نظرات استوارت هال كه معتقد است بازنمايي رسانهاي از موضوعات و وقايع، در اصل نظري به مناسبات قدرت دارد و آن معنايي كه از خلال بازنمايي رسانهاي بر واقعيت خارج از آن پوشانده ميشود بيش از آنكه متكي بر تصوير واقعي جهان باشد، بر معناهاي مطلوب قدرت مسلط دلالت دارد؛ در اين مقاله بر آن بوديم تا معناي هدايتشده از نيكوكاري توسط بازنماييهاي رسانهاي تلويزيون رسمي در كشور را مورد بررسي قرار دهيم. از اين رو با در نظر گرفتن دو برنامهي مورد اقبال عام ماه عسل و فرمول يك و بررسي قسمتهايي از هركدام كه در آنها مشخصاً به فعاليتهاي خيريه پرداخته شده، بر آن شديم تا به معناي مورد نظر رسانهي رسمي در قبال فعاليتهاي خيريه دست يابيم. بر اين اساس با استفاده از روش تحليل نشانهشناختي و مبتني بر پنج رمزگان مورد نظر رولان بارت به تحليل پرداختيم. به طور اجمالي اگر بخواهيم به يافتههاي مقالهي حاضر اشاره كنيم، در اين مطالعه دريافتيم كه نيكوكاري در اين برنامهها (به مثابهي بخشي از زبان رسانهاي رسمي در كشور) به مثابهي جزئي سيال از دوگانهي (دارا / ندار) بازنمايي ميشود كه به فراخور موقعيت هركدام از اين كفهها مورد هجوم يا تأييد قرار ميگيرند. از طرفي به نظر ميرسد كه عليرغم لحن بعضاً انتقادي اين برنامهها، نوك پيكان هرگز به سمت سياستهاي كلان مولد نابرابري گرفته نميشود. از ديگر سو اما به نظر ميرسد اين برنامهها با آفرينش دوگانههايي از خلال بازنمايي، ضمن ابقاي نگرش سنتي به فعاليت خيريه، نقش افراد را در امور خيريه به اهداكنندگان مالي صرف –در برابر كنشگران داراي ايده- تقليل ميدهند. نهايتاً اينكه قسمتهاي مربوط به امور خيريه برنامههاي پرمخاطب تلويزيون بيش از ترويج نيكوكاري، در اصل پشت نيكوكاري براي بازتوليد مفاهيم مورد نظر خود پنهان ميشوند.