تحليل سوات دانشگاه كارآفرين؛ مطالعه موردي: دانشگاه اميركبير

در سال‌هاي اخير، دانشگاه‌هاي كشورهاي توسعه يافته به طور فزاينده‌اي كارآفرين شده اند. با توجه به تحقيقات منتشر شده در اواخر قرن بيستم، توسعه فرهنگ كارآفريني دانشگاهي و تجاري سازي دانش لازمه بقاي دانشگاه‌ها قرار گرفت و منجر به ضرورت ايجاد تغيير در ماموريت و وظايف دانشگاه سنتي شد. در نتيجه اين تغييرات، نسل سوم دانشگاه‌ها شكل گرفت كه از آن‌ها با تعبير دانشگاه كارآفرين ياد مي‌شود و چند سالي است كه دانشگاه‌هاي ايراني نيز درصدد نيل به آن جايگاه برآمده‌اند. اما به راستي، دانشگاه‌هاي ايراني به چه ميزان قابليت كارآفرين شدن را دارند؟ در تحقيق پيش رو، تلاش شده است تا با بهره‌گيري از مدل سوات به شناسايي عوامل داخلي و خارجي اثرگذار بر فرآيند ارتقاء دانشگاه صنعتي اميركبير به يك دانشگاه نسل سوم و نيز تدوين استراتژي مقتضي آن پرداخته شود. در اين راستا، پس از بررسي‌هاي كتابخانه‌اي و انجام مصاحبه نيمه ساخت يافته با چند تن از متخصصين امر، عوامل شناسايي شده و جهت تعيين وزن و الويت هر عامل پرسشنامه‌اي طراحي و ميان ۳۷۵ تن از اعضاي هيئت علمي و دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه توزيع شد. نهايتا ماتريس سوات تكميل شده و با استعانت از نظر خبرگان، استراتژي مقتضي براي هر سلول از ماتريس، پيشنهاد شده است.