شماره ركورد كنفرانس :
4842
عنوان مقاله :
ساختار تناسبات هندسي در سفالينههاي نيشابور براساس كاوشهاي چارلز ويلكينسون
پديدآورندگان :
آرمان حسام الدين hessamedin.arman@gmail.com دانشگاه بجنورد , تافته زينب سادات دانشگاه هنر اصفهان
كليدواژه :
سفال , نيشابور , تناسبات هندسي , چارلز ويلكينسون
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي باستان شناسي ايران
چكيده فارسي :
انسان بر اساس حسي مشترك وجود تناسبات را در زيبايي دخيل دانسته است، با اين حال زيبايي و تناسبات در طول زمان همواره شكل هاي متفاوت و پيچيدگي هاي فزاينده اي به خود گرفته است. همانطور كه در بسياري از هنرها نمونه هاي پرشماري از آن وجود دارد. پژوهش پيش رو به ساختار هندسي در فرم سفالينه هاي نيشابور مي پردازد. فرض پژوهشگر بر آن است كه تناسبات طلايي و زيبايي، ريشه در ادراك زيبايي شناختي داشته، كه در فرم ظروف نيشابور بازتاب پيدا كرده است. براي اثبات اين مسئله ابتدا به تعاريف هندسه، تناسبات طلايي و چيستي آن پرداختيم تا با ارائه رويكردهاي عملي به تشخيص تناسبات فرم ظروف سفالي دوره مياني نزديك شده و از اين طريق به زيبايي نهفته در آن كه هدف اصلي پژوهش است، دست پيدا كنيم. بدين ترتيب بيست نمونه سفال مربوط به نيشابور از مجموعۀ كاوشهاي ويلكينسون به عنوان جامعه آماري، انتخاب شد. در پژوهش حاضر اين سوال را مورد بحث و تحليل قرار مي دهيم كه ايا مي توان رابطه اي منطقي ميان نسبت اجزاي ظروف نيشابور و تناسبات طلايي پيدا كرد؟ اين پژوهش مي تواند در جهت خلق اثار تاثير گذار به هنرمندان سفالگرمان كمك كند و با دانستن تناسبات و اصول راهي باشد در معيار سنجش كمپوزيسيون يك اثر خوب و كمك به زنده كردن انديشه هاي گذشتگان در دنياي مدرن امروزي است. در اين پژوهش از دو روش نظري و عملي بهره گرفته شده است. نتايج حاكي از آن است كه، تعدادي از نسبتها ، به سمت عدد طلايي ميل پيدا كرده اند. هنرمندان اين دوره بطور حسي با تكيه بر احساس زيبايي شناختي توانسته اند به چنين آثار فاخر دست پيدا كنند.