شماره ركورد كنفرانس :
4846
عنوان مقاله :
همانندانگاري خانه و زن در فاهمه انسان
پديدآورندگان :
خاكپور مژگان Khakpour@guilan.ac.ir دانشگاه گيلان
كليدواژه :
سكني گزيني , معماري بومي , ويژگيهاي فرهنگي خانه , زنانگي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي جلوه هاي هنر ايراني اسلامي در فرهنگ، علوم و اسناد
چكيده فارسي :
در جهان كهن، دستساختهاي بشري همانند اجزاي طبيعت، در فهم انسان جنسيت پذيرفته و همانطور كه در اغلب زبانهاي دنيا مشهود است، خانه مفهومي زنگونه يافت و تانيث پذيرفت. اما چرا چنين نگرشي بر خانه پديدار گشت؟ و چه وجوهي، احكام جنسيتي بر خانه نهاد؟ اين تحقيق با مرور وجوه فرهنگي مسكن، در پي مطابقت خويشكاري خانه با ويژگيهاي انساني بوده است و با اين فرض كه در ناخودآگاه جمعي انسان، بين زن و خانه شباهتهاي مفهومي ديده ميشود، به سويههاي زنانه مسكن ميپردازد. مباني تحقيق با رويآورد پساساختارگرايي بر پژوهشهاي ژرمن تيليون و ميرچا الياده نظر دارد و در پديدارشناسي بر مكتوبات شولتز تكيه زده است. روش تحقيق به شيوهي تفسيري بوده و اطلاعات آن بيشتر مبتني بر اسناد كتابخانهاي است. نوشتار در پي پاسخ به سوالات تحقيق ابتدا جايگاه زن در زندگي را مورد توجه قرار داده و با تدقيق در ويژگيهاي سكونتگزيني انسان، به تطبيق خصايص سكونت و زنانگي پرداخته است. يافتههاي تحقيق در مطابقت ويژگيهاي خانه و زن در ساحت فهم انسان، بر وجه مانايي و باشندگي در مقابل پويايي تاكيد دارد. در نظرگاه انسان گذشته، زندگي و نسل همانند دانسته ميشده و زن و زمين براي دوام زندگي الزامي بوده است و اساساً مسكن به مثابه قرار و مانايي در نقطهاي خاص، همچون زمين تداوم نسل را تضمين مينمود. خصوصيات جنسيتي در بستر فرهنگي نه تنها احكامي را بر معماري بومي اعمال نموده است، بلكه در فهم انسان سنتي، خانه داراي خصوصيات جنس مونث است. زن و خانه هر دو وجه ايستاي زندگي بوده و مشتركاً نقطه عطفي براي سامان دادن به پويايي زندگي روزانهاند. همچنين نقش عامليت هر دو در انتقال فرهنگ، برسازي هويت انسان و بازتوليد ارزشهاي اجتماعي متشابه بوده و هر دو به مثابه نقطه عطف زيست، داراي محوريت مفهومي براي زندگي هستند. زن و خانه مشابهاً در موضع مفاهيمي چون استتار، حريم و مالكيت قرار دارند و در خصايصي چون تقديس و پناه دادن پهلو ميزنند.