شماره ركورد كنفرانس :
4846
عنوان مقاله :
بررسي كهن‌الگوي سايه در شخصيت ضحاك طبق نظريه يونگ
پديدآورندگان :
رضواني نگار art_geraphic1988@yahoo.com دانشگاه سمنان
تعداد صفحه :
19
كليدواژه :
يونگ , سايه , ضحاك , روان , كهن‌الگو
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي جلوه هاي هنر ايراني اسلامي در فرهنگ، علوم و اسناد
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
يونگ روان‌شناس تحليلي است كه يكي از جنبه‌هاي روان را ناخودآگاه فردي مي‌نامد.اين بخش از تجربه‌هاي فراموش‌شده و يا اميال سركوب شده تشكيل مي‌شود.يونگ نظريه كهن‌الگو را مطرح كرد و سايه را قوي‌ترين كهن‌الگو معرفي كرد.سايه بخش منفي شخصيت است كه گرايش به زندگي و خوي حيواني بشراوليه دارد.شخصيت پنهاني و سركوب شده و منفي فرد كه با قرار گرفتن در شرايط بروز مي يابد و روي اعمال و رفتار تاثير مي‌گذارد.از نظر يونگ كهن‌الگوها مي‌توانند در شخصيت‌هاي اسطوره‌اي نمود پيدا كنند.ضحاك از شخصيت‌هاي شاهنامه فردوسي است كه نماد كهن‌الگوي سايه است.هدف اين پژوهش بررسي نمادهاي داستان ضحاك و تطبيق آن با نظريه يونگ است.با تكيه بر پژوهش‌هاي اسنادي،نمادهاي داستان ضحاك مشخص شده‌اند و با روش تحليل روانكاوي يونگ،اين نمادها تفسير و تعبير شده‌اند.كهن‌الگوي سايه باعث رفتار خشن،وحشيانه و خوي حيواني فرد مي‌شود و با كنترل آن مي‌توان تعادل روان را برقرار كرد.سايه زماني به ضحاك مسلط شد كه او دچار غرور و خود پسندي شد و نيروهاي منفي ناخودآگاه كنترل امور را بدست گرفتند اما با پيروز شدن فريدون كه نماد خودآگاهي و خرد است،نيروهاي خير و خودآگاه كنترل امور را بدست گرفتند و تعادل روان را به‌وجود آوردند.هر فرد بايد بين سايه و خود تعادل برقرار نمايد.
كشور :
ايران
تعداد صفحه 2 :
NaN
لينک به اين مدرک :
بازگشت