شماره ركورد كنفرانس :
4846
عنوان مقاله :
مفهوم بازنمايي هنر در جهان مثل افلاطون
پديدآورندگان :
ولي زاده سميه somayehvalizadeh214@gmail.com دانشكده هنر و معماري تهران مركز
كليدواژه :
بازنمايي هنر , افلاطون , ايده , جهان مثل
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي جلوه هاي هنر ايراني اسلامي در فرهنگ، علوم و اسناد
چكيده فارسي :
مسئله و مفهوم بازنمايي هنر در اعصار گوناگون دچار تغيير و تحولات بسياري بوده است گاهي به صورت واقع گرا و گاهي به صورت انتزاعي در آثار هنري نمود يافته است.حال آنكه در زمان افلاطون شكل گيري هنر براي مقاصد تربيتي، مفاهيمي اساسي پديدار مي گشت كه محدوديتهايي را براي همۀ تحقيقات بعدي بر روي هنر به وجود آورد. يكي از اين مفاهيم ماده و صورت بود،تفاوت ميان صورت و ماده ريشه در آن مفهوم افلاطوني دارد كه براساس آن، موجودات بايد با توجه به نمود عاليشان Idea، Eidos تصوّر شوند.بدين ترتيب مفهوم بازنمايي هنري اينجا به واسطۀ ايده، ظهور ميكند.از طرفي با اين سوال مواجه هستيم كه ديدگاه جهان مثل افلاطون چه تاثيري بر مفهوم بازنمايي هنر داشته است ؟ هنر نزد افلاطون ميمسيس (محاكات) است افلاطون در جمهوري ميمسيس را گرته برداري ميخواند،به اصطلاح بازنمايي يا تقليد از يك ايده ي اصلي. هدف از پژوهش حاضر بررسي مفهوم بازنمايي در فلسفه ي افلاطون مي باشد كه افلاطون براي بيان منظور خود از ميمسيس به ابزارهاي مشابه متعددي اشاره ميكند كه همگي بر اساس يك ايده اصلي ساخته شده است. روش استفاده شده در اين مقاله، توصيفي _ تحليلي است كه به همين منظور در گردآوري اطلاعات از روش كتابخانه اي و مطالعه اسنادي استفاده شده است. پژوهش حاضر برآن است تا گامي در روند درك بهتر اين مفهوم باشد .