اقتصاد از منظر حقوق بشر

Economy Under Human Rights

علم اقتصاد دغدغه تحصيص منابع را دارد و درصدد است تا منابع را به صورت كارآ تخصيص دهد. اما حقوق بشر براساس فلسفه كانت دغدغه انسان را دارد و انسان را غايت بالذات مدنظر قرار ميدهد. انسان مورد نظر حقوق بشر يك مفهوم انتزاعي است كه فارغ از عوارض است، به عبارت بهتر انساني فارغ از عوارضي مانند رنگ، پوست، نژاد، سمت و موقعيت اعتباري است. در واقع اين مفهوم از انسان حاكي از جهان شمولي حقوق بشر است. براين اساس هر انساني فقط به خاطر انسان بودن حقوق و آزادي هايي دارد كه بايد محترم شمرده شود. با تحول و تكامل اقتصاد از يك طرف و نيز تحول حقوق بشر در عرصه بين الملل رابطه اقتصاد در حقوق بشر اهميت مضاعفي يافت. در عرصه اقتصادي عدم تعادل افزايش فقر و نابرابري در اقتصاد ملي و اقتصاد بين المللي و نيز بروز بحران هاي اقتصادي سياسي و امنيتي موجب شود تا توسعه متوازن و توسعه جهاني مدنظر قرار گيرد. در عرصه حقوق بشر حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و نيز حقوق همبستگي از جمله حق توسعه مورد تاكيد واقع شده. اين مقاله به اين نتيجه ميرسد كه براي حل مشكلات جوامع انساني مي بايد حقوق بشر مبناي تمام برنامه ريزي ها و سياست هاي اقتصادي و اجتماعي قرار بگيرد. براين اساس عدالت اقتصادي مي تواند محقق شود. مضافاً يكي از عوامل مهم مخاصمات داخلي و بين المللي و تروريسم فقر و بي عدالتي در سطح ملي و جهاني است. بنابراين با حمايت اصولي و مبنايي از حقوق بشر امنيت ملي و جهاني همراه با توسعه جهاني محقق ميشود.

human.Human is free of race and so on and its freedoms must be regarded.Poverty and economic disequilibrium has led to the crises in world scope.Therefore economy has been emphasized in all of the countries.Accordingly human rights principles must be regarded as the basis of the economic and social plans Economy has the concern of the resources allocation But human rights has the concern of the.as a result world security and development could be realized.