شماره ركورد كنفرانس :
4868
عنوان مقاله :
مروري بر قهوه از منظر طب سنتي ايران
پديدآورندگان :
مظاهري محمد mazaherimohammad@med.mui.ac.ir پزشك و دكتراي تخصصي طب ايراني، استاديار گروه طب ايراني دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان
كليدواژه :
مروري بر قهوه از منظر طب سنتي ايران
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي شكلات، قهوه و شيرين كننده هاي طبيعي
چكيده فارسي :
با توجه به رويكرد سازمان بهداشت جهاني مبني بر تاكيد بر ابداع واژه و ماهيت طب تلفيقي؛ لازم به ذكر است طب تلفيقي يا طب جامع و يا طب منسجم بر سه محور اساسي طب نوين، طب مكمل و طب سنتي قرار گرفته است. طب نوين يا طب غربي يا طب شيميايي يا طب جزء نگر و يا طب مولكولار از زمان شيميدان اروپايي، پاراسلس شكل گرفت و طب مكمل بخشي از طب است كه مفاهيم و اصطلاحات ان با آموزه هاي حاكم بر طب نوين كاملا متفاوت است و پارادايم فكري و فلسفه علمي دو حوزه كاملا مجزا است. طب سنتي در ايران برگرفته از اصول طبي حكماي سرزمين پارس و نياكان فرهيخته اين مرز و بوم است كه طي قرون متمادي و اعصار مختلف در ورطه راستي آزمايي قرار گرفته است. برگ زرين و ويژگي خاص اين مكتب طبي پرداختن به امر مزاج، تعادل، توازن و تعديل ان است. مزاج كيفيت متشابهي است كه از در هم آميخته شدن و امتزاج اركان شكل ميگيرد؛ منظور از اركان، چهار عنصر بسيطي است كه حكما آن را به آتش، هوا، آب و خاك تشبيه كرده اند. لازم به ذكر است عناصر اربعه در حيات واقعي به شكل مفرده و ساده وجود نداشته و ضرورتا به شكل مركبه و در تركيب با هم يافت ميشوند. مزاج در حقيقت از تركيب اركان حسب كميت مورد نظر خالق و يا صانع تشكيل ميگردد و در مكتب طب اخلاطي؛ پرداختن به مزاج امري ضروري و الزامي است. بخش مهمي در مباني علاج و معالجات در طب ايراني به حوزه مفردات ميپردازد. مفردات به سه بخش نباتات، جانوران و كاني ها ميپردازد و يكي از مفردات مورد بحث در متون طب سنتي ايران ميوه درخت بون يا بن است كه امروزه آن را قهوه مي نامند؛ پس قهوه مصرفي امروز دانه ايست كه در واقع قسمت مورد استفاده درخت قهوه است و به دو شكل بو داده و خام (سبز) مورد استفاده قرار ميگيرد. در متون طب ايراني؛ طبع گرم و خشك را براي قهوه قائل بوده اند. قهوه از نظر لغوي به معني نوشيدني است و درخت قهوه بومي كشور اتيوپي در قاره افريقا بوده است؛ البته در كشورهاي عربستان، يمن و بعضي از كشورهاي امريكاي جنوبي همچون برزيل، گويان و ونزوئلا نيز مي روييده است. مهمترين ماده قهوه كافئين است؛ از اينرو قهوه را كافي(Coffee) مي نامند، البته پتاسيم، اسيد نيكوتينيك و قندهاي كارامليزه نيز در قهوه يافت ميشود. در طب ايراني هر ماده اي كه داراي مزاج گرم باشد؛ قادر است در بدن موجود زنده حرارت ايجاد كند كه علت توليد حرارت قهوه؛ متابوليسم روغن ثابت و قندهاي كارامليزه آن در سطح سلول است و علت ايجاد يبوست ياخشكي آن تجفيف و كثرت توليد حرارت در مقابل قلت رطوبت است. يعني در هر ماده غذايي و غير غذايي چهار كيفيت حرارت؛ برودت؛ رطوبت و يبوست وجود دارد كه غلبه يكي بر ديگري در مزاج و طبع آن ماده نقش بسزايي دارد. قهوه در طب فولكلور جايگاه ويژه اي در درمان تب، اسم، مسموميت، سردرد، مالاريا، ميگرن و سرگيجه داشته است. البته لازم بذكر است با توجه به آنكه درخت قهوه بومي سرزمين ايران نبوده؛ اطلاعات عميق و متواتري از آن در متون و امهات طب ايراني در مقايسه با مفردات بومي ايران مشهود نيست.