مدل نوآوري خطي در آموزش علوم پايه

اگر چه تحول واقعي در آموزش وپرورش نيازمند تغيير و تحول در همه اركان و كل ساختار نظام آموزشي است، با اين وصف معلمان مي توانند با استفاده از روش هاي جديد و مبتكرانه ، فرايند ياددهي را از شكل سنتي و غير فعال ، به فرايند ياد دهي و يادگيري فعال تبديل كنند. فرايند ي كه در آن معلم طراح و راهنماي برنامه ي آموزشي و دانش آموزان مسئول و مجري فعاليت هاي يادگيري هستند. در اين رويكرد ، دانش آموزان ديگر مطالب را مستقيما از معلم دريافت نمي كنند ، بلكه خود به جمع آوري و تحليل اطلاعات مي پردازند و خود را در نتايج حاصل و موفقيت هاي آموزشي كلاس درس شريك و سهيم مي دانند. از اين رو از روحيه اي شاد و با نشاط برخوردارند و از فعاليت هاي آموزشي لذت مي برند. به اين ترتيب ، معلم نوآور مي تواند دانش آموزان را افرادي فعال، متفكر، كنجكاو و علاقه مند به مطالعه مستمر بار آورد، كه هدف رويكردهاي جديد آموزشي نيز همين است. امروزه بايد روشن باشد كه وقتي مي خواهيم يك اقتصاد ملي مناسب داشته باشيم و بخواهيم كنترل بازار اقتصاد در اختيارمان باشد بايد به تكنولوژي و علوم پايه احاطه داشته باشيم. يكي از مدل هاي ساده و روزمره در علوم پايه، مدل نوآوري خطي مي باشد كه براي مطالعۀ علوم پايه مفيد است. مدل هاي نوآوري آموزش علوم پايه بر پايه علم بدون مرز استوار است، در سال 1980 به موضوع آموزش علوم پايه افزوده شده است. در اين مقاله به مفاهيم زير پرداخته مي شود: الف. اين مدل با اهداف انتقادي به عنوان بخشي از سوال از مفهوم دروس علوم پايه و سياست هاي علمي در رشته-هاي علوم پايه مطرح مي شود. ب‌. تجزيه و تحليل مدل نوآوري خطي در دروس مربوط به علوم پايه. ج‌. مدل نوآوري خطي سلاحي براي پيشبرد علم بدون مرز است. د‌. در ايفاي نقش مدل مذكور در رابطه با تحقيقات اساسي علوم پايه اختصاص دارد.