طراحي الگوي اصول اسلامي اخلاق رسانه به روش ساختاري _ تفسيري

اخلاق اسلاميِ رسانه بسان ديگر فروعات ديني، مبتني‎بـر مبـاني عقيـدتي اسـلام اسـت. نسبت دين و رسانه نه‎تنها اشتراك و تلاقي در نقش و كاركردها نيست، بلكه نسبت هم‌پوشاني بوده و به‌گونه‌ايست كه دين، سرپرستي رسانه را برعهده دارد. بنابراين انطباق و هماهنگي عملكرد و برنامه‌‌هاي اين رسانه تأثيرگذار با مباني، اصول و ارزش‌‌هاي اسلامي در نهادي كه بزرگ‌ترين دستگاه تبليغي انقلاب اسلامي در بيان آرمان‌‌‌ها و تحقق اهداف آن به‌شمار مي‌رود بيش‌ازپيش مشخص مي‌گردد، اما متأسفانه امروزه شاهد رشد مباني و اصول اخلاق ليبرال در رسانه هستيم. بـدين‎ترتيب مواضع اخلاقي ليبرال و بالتّبع نظام اخلاق رسانه‌اي غرب، در تقابل و چالش جدي با مواضع اخـلاق اسلامي قرار دارد؛ ازاين‌رو محقق در پژوهش حاضر به‌دنبال طراحي الگوي اصول اسلامي اخلاق رسانه است.روش اين پژوهش، كيفي است كه نويسنده در ابتدا با روش فراتركيب، منابع مرتبط با اصول اسلاميِ اخلاق رسانه را بررسي و تحليل كرده و سپس با استفاده از تكنيك مدل‌سازي ساختاري تفسيري به مرحله اجرا درآورده است. وي ابعاد اصول اسلاميِ اخلاق رسانه‌اي را با روش MICMAC خوشه‌بندي كرده است. خبرگان، اين پژوهش را در نُه بُعد شناسايي و درنهايت ابعاد شناسايي‌شده را در هفت سطح طبقه‌بندي كردند: در سطح نخست (بالاترين سطح) رعايت عفاف، حيا و نزاكت در تمام ابعاد قرار گرفته است كه كمترين نفوذ را به ساير عوامل دارد و در سطح هفتم (پايين‌ترين سطح)، رعايت اصول امنيتي و سياسيِ اسلام و ملت قرار دارد كه همانند سنگ زيربنايي مدل عمل مي‌كند. نتايج تحليل MICMAC نشان داد رعايت اصول امنيتي و سياسيِ اسلام و ملت داراي بيشترين نفوذ و رعايت عفاف، حيا و نزاكت در تمام ابعاد بيشترين وابستگي را دارد و رازداري و امانت‌داري در ناحيه خودمختاري است