رويكرد اخلاق جنسي در رسانه از نسبت سنجي اخلاق سوسيوبيولوژيك و اخلاق ديني

پيش‌رانه‌ها در رفتارهاي جنسي، نيرومنديِ فزاينده‌اي دارند. به‎همين‎سبب، تأثيرگذاري آنها بر نُرم‌هاي اجتماعي، اخلاقي و حقوقي بيش از تأثيرپذيري است. حال اگر اين نيروي رانشِ قوي با ابزار قدرتمند رسانه به مخاطب انتقال يابد، توان مضاعفي خواهد يافت كه نظر اخلاق‎پژوهان، بيولوژيست‌ها و جامعه‌شناسانِ جنسيت و رسانه را به خود جلب مي‎كند. به‎اين‎ترتيب نخستين و ماندگارترين هويت زنان و مردان از جنسيت آنان شكل مي‎گيرد و اين هويت موجب گونه‎سازي و تمايز آنان مي‎شود. بنابراين بدن مردان و زنان در‎عين‎حال كه خصوصي به‎نظر مي‎آيد، اما تأثيري عمومي دارد؛ زيرا در تعامل با مسائل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است و نمي‎توان آن را در فراسوي رفتارهاي اجتماعي درنظر گرفت. بايد گفت بيشترين حقوق اجتماعي و اخلاقي برمبناي بدن جنسيتي شكل مي‌گيرد. پژوهش درباره بخش فيزيكال انسان برعهده زيست‌شناسي است و يافته‌هاي اين دانش در حوزه‌ اخلاق كمتر استفاده شده است. از سوي ديگر در تبليغ اخلاق ديني، انذار و بعضا تبشيرِ مخاطب به‎صورت عام و نصيحت‎گونه است و به خواهش‌هاي فيزيولوژيك كمتر توجه مي‎شود. درواقع اجرا و اِعمال روش تربيتيِ اخلاقِ ديني به‎تنهايي گويي يك گام ناقص است. در اين نوشتار رفتارشناسي و روان‌شناسي انسان را براساس پارادايم زيست‌شناختي )تكاملي) بررسي مي‎كنيم. در اين روشِ تكامل‎يافته، با درك درست از خواهش‌هاي فاعل اخلاقي و متناسب با آن و مهم‎تر از همه به‎حساب‎آوردن آنها در دستورالعمل‌هاي اخلاقي و روش تربيتي، توصيه و تربيت با سير ديالكتيكي به پيش خواهد رفت. به‎اين‎ترتيب برنامه‌ساز، درك درستي از مؤلفه‌هاي انتخاب ژنتيك، انتقال فرهنگي و توجه به دو ساحت ژنوتيپ و فنوتيپِ انسان پيدا مي‌كند. البته تربيت و هدايت اخلاقي (نه كنترل) هركدام دانش خاص خود را مي‌طلبد. اين پژوهش ازنظر روش گردآوري، كتابخانه‌اي، از نظر انديشه‌ورزي، شرح و توصيف و از حيث ارائه اطلاعات، به‎صورت مقايسه‌اي و تطبيقي انجام شده است. بررسي زيست‌شناسانه خواهش ‌جنسي، استفاده از پيشرفت‌هاي نظريه تكاملي در حوزه اخلاق جنسي و جايگاه علل زيست شناختي در اخلاق جنسي ازجمله يافته‌هاي اين پژوهش است