بررسي و تحليل بازتاب هاي ادبيات عاميانه در روح الارواح في شرح اسماء ملك الفتاح و لغت موران و مقايسه ي آنها با يك ديگر

ادبيات عاميانه گرايشي از ادبيات است كه بر آمده از توده ي مردم و جامعه است و در كنار ادبيات كلاسيك رشد يافته است. از جمله مباحثي كه در آن مطرح است كنايه، ضرب المثل، تكرار، تضاد و ... است. نمود هاي ادبيات عاميانه در متون عرفاني، در سطح هاي مختلف وجود دارد. تحليل و نقد و مقايسه ي اين نوع ادبي و بازتاب هاي آن در آثار از جهاتي سودمند است. هم به بازشناسي ادبيات عاميانه در متون ياري مي نمايد و هم يكي از عوامل تاثيرگذار در متون عرفاني را كه از جهت تربيتي بسيار سودمند است؛ معرفي مي كند. نيز براي دريافت سطحي برتر از ادراك نسبت به متون و ادبيات عاميانه مفيد است. روح الارواح، از آثاري است كه به لحاظ دارا بودن مولفه ها، در ضمينه ي ادبيات عاميانه بسيار غني است و لغت موران نيز در سطحي محدودتر و ميزاني كمتر از اين نمودها برخوردار است. در اين پژوهش، اين دو اثر عرفاني، از جهت نمودهاي ادبيات عاميانه، تحليل و مقايسه شده اند. بدين جهت، مباحث بيان، بديع، معاني، در هر دو اثر بررسي و مقايسه مي شود. ديده ميشود كه سمعاني كليه ي اين بازتاب ها را در اثرش بطور كامل متجلي ساخته است و سهروردي نيز به جهت هدف متفاوتي كه داشته است؛ در سطحي متوسط چنان كه مطلوب وي بوده است؛ از اين نمودها بهره جويي كرده است. از اين جهت، هر كدام از نمودها مثلا ضرب المثل ها، براي توضيح مسايل گوناگون اخلاقي اجتماعي استفاده شده اند و عناصر بلاغي براي جانشين ساختن بهتر مطالب در ذهن مخاطب بكار رفته اند.