جايگاه عشق در تفكّر احمد شاملو

چكيده جايگاه فكري هر شاعري با مطالعه ي آثار وي مشخص مي شود. از راه بررسي مي توان تفكّرات غالب او را شناخت و مسائل مربوط به نگرش و ذهنيّتش را واكاوي نمود. اين مطالعه راهگشاي شناخت سبك فكري شاعر است. شرايط وحوادث اجتماعي در افزايش تجربيات نقش اساسي دارد و موجب تغيير نگرش شاعر در دوره اي از زندگي نسبت به برخي از مسائل اجتماعي مي گردد كه با بررسي سروده هاي وي در دوره هاي گوناگون اين امر دريافت مي گردد. مسأله ي عشق در ديدگاه احمد شاملو بسيار اهميّت دارد. شناخت بهتر سروده هاي شاعر از اهداف پژوهش حاضر محسوب مي شود. روش پژوهش توصيفي و دادها با توجه به تكنيك تحليل محتوا بررسي شده است. نتايج نشان مي دهد ديدگاه شاملو با توجه به شرايط اجتماعي-سياسي دربارة مسائلي از جمله عشق دچار تغيير و دگرگوني شده است، به گونه اي كه در آغاز، عشق در ديدگاه او عشق فردي و تحت تأثير دوران جواني است كه با پختگي شاعر و افزايش تجربيات او و تغيير شرايط سياسي- اجتماعي اين نگرش دچار دگرگوني شده و به سوي عشق به نوع انسان و مشكلات او صرف نظر از رنگ، نژاد، جنس، ملّيت و آيين مي پردازد كه گونه ي بسيار متعالي عشق است.