شماره ركورد كنفرانس :
4879
عنوان مقاله :
بررسي افسانه «اذانگو» از مجموعه افسانههاي آذربايجان اثر صمد بهرنگي با خوانش چندصدايي باختين
پديدآورندگان :
فرزانه دهكردي جلال jalal.farzaneh@gmail.com دانشگاه امام صادق (ع) , رحيمي زهرا rahimizahra32@yahoo.com دانشگاه تهران
كليدواژه :
چند صدايي , افسانه , صمد بهرنگي , اذانگو , باختين
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي پژوهشهاي نوين در حوزه زبان و ادبيات ايران (با رويكرد فرهنگ مشاركتي)
چكيده فارسي :
رسيدن به درك و دريافتي دقيق تر از متن، از مهم ترين اهداف نقد ادبي و نظريه هاي پيرامون ادبيات است. در ميان نظريه هاي معاصر در حوزۀ نقد ادبي نظريۀ چندصدايي ميخائيل باختين در زمرۀ نظرياتي است كه توجه زيادي به سوي خود جذب كرده است. چند صدايي به معناي توزيع مساوي صداها در يك متن است. چنان كه تمام صداها حق حضور داشته باشند، بدون اين كه يكي بر ديگري مسلط باشد. باختين در ژانر رمان ظرفيتي براي ميدان دادن به صداهاي مختلف ميبيند كه به اعتقاد او در ساير انواع ادبي يافت نميشود. او معتقد است كه داستايوسكي خالق رمان چند صدايي است چراكه كلامِ شخصيت هايش در كنار كلام مؤلف يا راوي قرار مي گيرد. بهاينترتيب شخصيت هاي داستانهاي داستايوفسكي در دنياي خودشان سوژههايي داراي صدا هستند، نه ابژههايي مسكوت خدمت ايدئولوژي نويسنده يا راوي. در مقابل، در رمان هاي تك صدا مانند رمان هاي تولستوي، نويسنده به جاي خواننده تصميم مي گيرد، همه چيز از پيش تعيين شده است، شخصيت ها ابژه شده اند و عناصري ثابت در طراحي نويسنده هستند. مطالعه حاضر افسانه ي «اذان گو» از مجموعه افسانههاي آذزبايجان اثر صمد بهرنگي را با بهره گرفتن از همين ديدگاه چندصدايي باختين بررسي ميكند. اين پژوهش برآن است تا با بررسي صداي راوي و صداي قهرمان داستان دريابد اين افسانه تا چه ميزان به معيارهاي چندصدايي باختيني نزديك است. در انتها نيز در بخش نتيجه گيري بر اساس دلايل استقرايي از متن اين افسانه ساختارهاي فرهنگي موثر در بوجود آمدن اين افسانه واكاوي ميشوند.