شماره ركورد كنفرانس :
4883
عنوان مقاله :
جدال اسلام و دموكراسي در تجربه معاصر شيعه ( حوزه هاي خالي از نص و بازگشت مردم به قدرت)
پديدآورندگان :
فراتي عبدالوهاب forati129@yahoo.com دانشيار پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي
تعداد صفحه :
7
كليدواژه :
نص , رخص , حق الطاعه , سكوت , توافق مدني , سيره عقلاء
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي مردم سالاري ديني، جهان اسلام و غرب
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
نو گرايي ديني كه برخي از آن در مقابل جريان سنتي و جريان سكولار به راه سوم تعبير مي كنند، تنها جريان فكري در ايران است كه « دموكراسي» در ذيل نظريات مذهبي آنان شكل گرفته است. اين نظريه كه در نهضت مشروطه و انقلاب اسلامي به تجربه در آمده، نظريه اي است كه جهت تحقق دموكراسي در ايران، مسيري متمايز از غرب و جهان اهل سنت بر گزيده است. بر خلاف دموكراسي در غرب كه با مفهوم فردگرايي و حقوق طبيعي آغاز شده و يا در جهان اهل تسنن با مفهوم شوري پيوند خورده است اين تجربه در ايران با «حوزه خالي از نص» يا همان «منطقه فراغ تشريعي» شروع شده و با آن پيوند دارد. بر خلاف عده اي از عالمان ديني كه اعتقادي به اراده آزاد انسان در حوزه هاي خالي از نص نداشته و به بدعت بودن وضع قوانين بشري در آن، يا با پر كردن آن از طريق احكام ثانويه توسط فقيه، بر تداوم حيات نص در اين موارد اصرار مي ورزيدند؛ ميرزاي نائيني معتقد بود كه در حوزه اي كه نص شرعي وجود ندارد مردم مي توانند با اراده آزاد خويش پيمانهايي با هم منعقد كنند و بدين گونه راجع به ساختار سياسي حكومت و نيز وضع قوانين مدني تصميم گيري نمايند. اين قرارداد و پيمانها نيز از باب «اوفوا بالعقود» و به عنوان عقود شرعي نيز الزام آورند. امام خميني نيز با اتكاء بر همين ظرفيت حوزه رخص توانست بين اسلام و موكراسي پيوند بر قرار نمايد با اين تفاوت كه ايشان در چنين مواردي به جاي تاكيد بر قراردادهاي مدني بين مردم و والي/حاكم ، به سيره عقلاء اعتماد كرد و بسياري از سيره هاي جاري مثل دموكراسي و احزاب سياسي را پذيرفت و بر حجيت آنها حتي در شرائط فقدان معصوم (ع) صحه نهاد. اين دو تجربه مهم ترين تجربه ايند كه تفكر سياسي شيعه در يك صد سال اخير در باب مردم سالاري پشت سر نهاده است. اين مقاله كوششي جهت تبيين چنين تجربه اي است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت