شماره ركورد كنفرانس :
4883
عنوان مقاله :
بررسي مباني و اصول حاكم بر نقش مردم در حكومت مبتني بر مفهوم خليفه اللهي انسان در انديشه توحيدي در منظر اسلام
پديدآورندگان :
نظري فاطمه nazarifateme87@yahoo.com كارشناسي ارشد حقوق عمومي، دانشگاه علامه طباطبايي
تعداد صفحه :
13
كليدواژه :
مبناي نقش مردم , خلافت انسان , اصل رشد , اصل مقبوليت.
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي مردم سالاري ديني، جهان اسلام و غرب
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
نقش انگاري براي مردم در امر حكومت، متناسب با مباني نظريه حكومت مي تواند داراي ماهيت و اصول متفاوتي باشد. از همين رو در اين مقاله تلاش شده است تا در عرصه انديشه توحيدي، انسان شناختي توحيدي را در راستاي تبيين امر حكومت و نقش مردم مبنا قرار داده و با تكيه بر حقيقت انسان و غايت خلقت او كه مستنبط از منابع تفسيري و كلامي بوده و بر نظريه خلافت انسان(با بهره گيري از انديشه شهيد صدر) مبتني است اين امر را بررسي نماييم كه آيا نقش مردم در انديشه توحيدي ما از جايگاه ماهوي برخوردار است يا ساختاري. ماهيت هرآن چيزي است كه در قالب حقيقت و امري غير اعتباري قابل تعريف است. اما ساختار مجموعه اي از ابزارها است كه با نظمي خاص چهارچوب بندي شده است تا در خدمت تامين ماهيت و محتوا به كار رود. از اين رو نظريه خلافت انسان، مفهوم شهادت و ارتباط مفهوم حكومت با اين مبنا تشريح شده، نفش مردم و اصول حاكم بر آن تبيين مي گردد. بر همين اساس حق بر رشد و و بالفعل نمودن استعداد خلافت به عنوان حقيقتي تكويني از انسان شناسايي شده است. حكومت في نفسه پديده اي ساختاري است كه در خدمت همين حقيقت ايجاد و ساختار بندي مي شود. بنابراين هرچند نقش مردم در حكومت داراي مباني ماهوي مي باشد اما اين نقش خود در قالب يك مولفه ساختاري در درون ابزار حكومت، جهت رشد انسان مقرر شده است. از آنجايي كه اين ساختار تنها راه تحقق ماهيت است، خود موضوعيت داشته و اصول حاكم بر آن كه مبتني بر مبناي ماهوي مي باشد، يعني اصل رشد و مقبوليت، ضروري و قابل تخطي است. در غير اين صورت دست يافتن به مبنا از طريق آن ساختار مبتني گشته ، نقض غرض حاصل مي شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت