نسبت مردم‌سالاري ديني و كارآمدي نظام سياسي (با تأكيد بر انديشۀ آيت الله خامنه اي)

مفهوم كارآمدي به طور عام يكي از موضوعات مورد توجه انديشمندان و متفكران در عرصه هاي علوم مختلف است و به طور خاص مورد توجه انديشمندان علوم سياسي است كه در بررسي نظام هاي سياسي از اهميت به سزايي برخوردار است. در واقع، عملكرد كارگزاران و نظام سياسي به طور كلي در استحكام پايه هاي حكومت و همچنين ميزان رضايتمندي مردم و مقبوليت حكومت بسيار تأثيرگذار است. در نظام سياسي اسلامي كه مبتني بر ارزش هاي اسلامي است، كارآمدي نظام سياسي تحت تأثيير مضامين اسلامي است. لذا در نظام مردمسالاري ديني، كارآمدي نظام سياسي تحت تأثير اصول و عناصر مردمسالاري ديني است؛ به عبارتي ديگر حكومت مبتني بر مردمسالاري ديني به بهترين شكل موجب شگوفايي و ارتقاء كارآمدي در نظام سياسي مورد نظر خواهد شد. با اين تفاسير، مقاله پيش رو با كاربرد روش توصيفي- تحليلي و تبييني و استعانت از رويكردها و نظريه هاي موجود دربارۀ مقولۀ «كارآمدي»، به دنبال پاسخ به اين پرسش است كه رابطه و تأثيرگذاري مردم‌سالاري ديني بر كارآمدي نظام سياسي تحت تأثير چه مؤلفه هايي است؟ يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه كارآمدي نظام سياسي در نظام مردم‌سالاري ديني، يك مفهوم گسترده و همه‌جانبه است كه تحت تاثير مؤلفه هايي همچون: مبارزه با فقر، فساد و تبعيض؛ مردم باوري و رضايت مردم؛ مشروعيت سياسي؛ حاكميت ارزش هاي اسلامي و اخلاقي (توسعه دينداري و معنويت)؛ استقلال همه جانبه؛ اعتماد سياسي؛ اقتدار نظامي و آمادگي دفاعي؛ مشاركت سياسي؛ نظارت همگاني و فراگير؛ ثبات سياسي؛ ولايت ‎محوري؛ . مشورت با خردمندان و دلسوزان؛ مسئوليت پذيري و خدمت گزاري به مردم؛ امنيت پايدار؛ رشد اقتصادي (مبتني بر اقتصاد مردمي)؛ ايفاي نقش الگويي مناسب و ساده زيستي؛ وحدت و انسجام ميان مردم و مسئولان؛ ضابطه‎گرايي و حاكميت قانون؛ اجراي عدالت؛ شايسته سالاري و انتخاب كارگزاران صالح؛ مصلحت محوري؛ قرار دارد.