شماره ركورد كنفرانس :
4883
عنوان مقاله :
مردم سالاري ديني و ليبرال دموكراسي و تاثير آن دو بر انقلاب هاي اخير در جهان غرب
پديدآورندگان :
شاهرخي سيداحمدرضا S.ahmadreza.sharokhi@gamil.com هيئت علمي ، استاد ياردانشگاه قم , دولابي پرستو com.gmail@D هيئت علمي دانشگاه پيام نور،بوشه
كليدواژه :
مردم سالاري ديني و غربي , بيداري اسلامي , ولايت فقيه , ملت هاي مسلمان و جنبش هاي ديني
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي مردم سالاري ديني، جهان اسلام و غرب
چكيده فارسي :
امروزه با توجه به ابزارهاي قدرت در اختيار دولتها، هر سياستي كه دولتها در پيش بگيرند بلافاصله بر زندگي مردم تأثير ميگذارد. يعني جامعهي امروز بهگونهاي شده است كه زندگي افراد از تولد تا مرگ تحت تأثير تصميمگيري دولتها است. مردم سالاري ديني نظامي است كه تنها در جامعۀ ديني و پس از آن كه دينداران حـاكميت دين را بر حيات اجتماعي و سياسي خود به ميل خود پذيرفته باشند، شكل گرفته و سامان پيدا مي كند. امروزه تعاريف متعددي از دموكراسي شده است. بسياري آن را يك سيستم خاص، شكلي از حكومت يا روشي حكومتي مي دانند كه گروهي به نام اكثريت مردم مي توانند كنترل سياسي خود را اعمال كنند. پژوهش حاضر ميكوشد با زبان تأكيد بر بديهيات به تبيين و اثبات ويژگيهاي منحصر به فرد نظام مردمسالاري ديني نسبت به ديگر نظام¬هاي حكومتي بپردازد و الگويي جامع از نظام مردمسالاري ديني براي ملت¬هاي مسلمان و جنبش¬هاي ديني ترسيم كند. ازاينرو، در اين طرح بيشتر از ادله عقلي و منطقي استفاده شده است. اميد آنكه با توجه به جنبش گسترده بيداري اسلامي، زمينه استقرار نظام حكومتي مورد نظر اسلام در جوامع مسلمان پديد آيد و عمل به آموزه قرآني و اسلام، محقق شود.به اعتقاد بسياري بيداري اسلامي در كشورهاي عربي، نه تنها با انگيزه هاي سياسي و اقتصادي بلكه يك تحول خواهي مذهبي و اعتقادي و به عبارت ديگر يك انقلاب ايدئولوژيك در حكومت است. شناخت ماهيت حركت هاي بيداري اسلامي مي تواند كمك مؤثري در شناخت احتمالات موجود در رويكرد اين انقلاب ها در حوزه هاي مختلف ايجاد كند. درك صحيح از مطالبه هاي اين حركت ها نشان دهنده خواست عمومي جامعه براي استبدادگريزي و مشاركت حداكثري مردم درسياست است. از سوي ديگر ماهيت اسلامي اين قيام ها بر اسلامي بودن نوع حاكميت، تأكيد دارد. مردم سالاري اسلامي برپايه نظام ولايت فقيه يكي از ابتكارات بي بديل جمهوري اسلامي بود كه توانست الگويي تازه را پيش روي اين انقلاب ها قرار دهد. اين الگو برخلاف الگوهاي سياسي غالب دنيا كه محصول انديشه هاي سكولار و مدرنيته است نه تنها پايگاه هاي اعتقادي را در توده هاي مردم مورد نقد و تحليل قرار نمي دهد بلكه هويت خود را بر همين انديشه هاي ايدئولوژيك غني اسلامي بنا ساخته است.