شماره ركورد كنفرانس :
4883
عنوان مقاله :
واكاوي نقش حوزه عمومي در برقراري مردم سالاري ديني در انقلاب اسلامي ايران
پديدآورندگان :
بقيري مرضيه m.bogheiry@ut.ac دانشگاه تهران
كليدواژه :
حوزه عمومي , افكارعمومي , روحانيت , مساجد , مشاركت مردمي
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي مردم سالاري ديني، جهان اسلام و غرب
چكيده فارسي :
درك و اهميت بنيادهاي مردم سالاري ديني نيازمند درك و اهميت جايگاه مدني و اجتماعي نهادهاي ديني است كه در سايه تحول مفهومي دموكراسي در مطالعات اجتماعي مي توان بدان پرداخت. در مورد نقش و اهميت نهادهاي ديني در انقلاب اسلامي ايران تا كنون پژوهش هايي زيادي انجام شده است. در حاليكه اين پژوهش اين سوال را مطرح مي كند كه چگونه مي توان كاركرد نهادهاي ديني به عنوان نهادهاي سنتي فعال در انقلاب اسلامي را در رابطه با مردم سالاري و دموكراسي به عنوان مفاهيمي جديد مورد توجه قرار داد؟ در پاسخ به اين سوال نظريه حوزه عمومي (public sphere) ما را ياري مي كند تا نقش نهادهاي مذهبي را نه تنها به عنوان يك سازمان بسيج كننده بلكه به عنوان بخش مهمي از پيكره فرهنگ و افكارعمومي در نظر آوريم. در واقع اين پژوهش با نگاهي جامعه شناختي به اين مساله مي پردازد كه بسياري از نهادهاي سنتي و مذهبي بسان شبكه هاي اجتماعي موجود در حوزه عمومي، به ايجاد فضاي تعامل و رواج انديشه ها پرداخته اند. مساجد و مدارس ديني با حمايت و مشاركت مردم و روحانيت به دليل استقلال از منابع قدرت و دولت ، زمينه هاي رشد علمي، سياسي و اجتماعي مردم به ويژه جوانان را فراهم آورده اند. در زمان رژيم پهلوي يعني در نبود نهادهاي مشاركتي (جامعه مدني) مانند احزاب و مطبوعات آزاد و مستقل، نهادهاي مذهبي به عنوان يك حوزه فعال تاثير گذار و داراي شبكه هاي ارتباطي سنتي از يكسو و همچنين مجهز شدن به ابزارهاي مدرن از سويي ديگر، زمينه مشاركت مردمي در فعاليت هاي اجتماعي را فراهم آورده اند و هم به ساماندهي افكار عمومي در حوزه سياسي پرداخته اند، اين خود بيانگر ريشه هاي عميق مردم سالاري در انقلاب اسلامي ايران مي باشد. به عبارتي مرجعيت شيعه، مدارس ديني، مساجد و مراكز فرهنگي وابسته به آنها در كنار هيات ها و حسينيه هاي محله ها به واسطه شيوه هاي ارتباطي شان با مردم نقش نهادهاي مدني را به عهده گرفتند كه از يكسو متكي به فعاليت هاي خودجوش و داوطلبانه مردمي بوده است و از سويي فضاي تعاملي انديشه محور و توسعه افكارعمومي در چارچوب فرهنگ ديني را فراهم كرده اند كه در بسياري از تحليل هاي جامعه شناختي زير بناي دموكراسي تلقي مي شود .