شماره ركورد كنفرانس :
4523
عنوان مقاله :
رويكردهاي نوين در تعريف و شناسايي خلاقيت در كودكان با نيازهاي ويژه
پديدآورندگان :
البرزي محبوبه دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي، دانشگاه شيراز، شيراز، ايران.
تعداد صفحه :
10
كليدواژه :
خلاقيت , كودك , نيازهاي ويژه
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي خانواده، كودك و نوجوان با تاكيد بر افراد با نيازهاي ويژه
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
زندگي در دنياي معاصر با تحولات وتغييرات وسيعي كه در آن اتفاق افتاده است، منجر به مطرح شدن بيش از گذشته واژه ها و سازه هايي هم چون خلاقيت، نوآوري، بداعت و كارآفريني شده است. آنچه مسلم است جايگاه اين سازه ها و مفاهيم در بهبود زندگي وافزايش كيفيت زندگي مي باشد، مسلما پرورش و تعليم كودكان در اين راستا از اساسي ترين وظايف سيستمهاي تعليم و تربيتي بويژه والدين و آموزش و پرورش مي باشد. در مروري بر واژه خلاقيت، رويكردها و تحولات طي شده درآن از دهه هاي گذشته تاكنون شاهد تغييرات اساسي در نوع نگاه به خلاقيت، شيوه هاي شناسايي آن، تشخيص و ارزيابي و درنهايت پرورش آن مي باشيم، ليكن آن چه در اين خصوص اهميت بسزايي دارد چگونگي خلاقيت و پرورش آن در كودكان با نيازهاي ويژه مي باشد. بالا بردن ظرفيت حل مسئله به شيوه هاي نوين و نوآوري مناسب و با ارزش، زمينه ساز پيشرفت و ترقي كودكان با نيازهاي ويژه است و حاكي از اهميت فردي و اجتماعي خلاقيـت در زنـدگي آنان مي باشد. چرا كه ازجنبه ي فردي، انديشه ي خلاق ابزاري مناسب براي برخورد كارآمد و سازگارانه با دنياي متغير است و از لحاظ اجتماعي، نيازي است كه تضمين كننده ي بقاء آنان درجامعه است به ويژه در دوران معاصر كه بهزيستي، سلامت روان بيشتر و كيفيت زندگي بالاتر درگرو ظرفيت هاي بالاي انساني و برخورد خلاقانه انسان با محيط مي باشد(البرزي، 1386). امير حسيني (1384) دركتاب خلاقيت و نوآوري بر اين باور است: «امروزه بيشتر از هر زمان ديگر معلوم شده كه سيستم هاي شخصي يا گروهي براي تداوم حيات رواني خود به بازسازي و تنوع هماهنگ نيازمندند. اگر رفتارها و پديده ها از جهت فردي و اجتماعي براي فرد تكراري شود، بي ميلي به حيات حاصل مي گردد. بنابراين حيات رواني آدمي وابسته و گره خورده با خلاقيت است. وجود غريزه تنوع طلبي در انسان مؤيد اين مدعاست» (ص، 38). باوجود آنكه امروزه خلاقيت در همه رشته هاي علمي و حوزه هاي عملي زندگي نقش اساسي دارد و اساسا فرايند خلاقيت جزء اصلي ازمعناي تجربه يادگيري مي باشد سوالي اساسي و مهم در خصوص خلاقيت در كودكان با نيازهاي ويژه درسطوح مختلف مطرح است وآن اين است كه آيا خلاقيت كه فرايندي شناختي سطح بالاي ذهني است در كودكان با ناتواني هاي مختلف از جمله كودكاني با اختلالات يادگيري، كودكاني با ناتوانايي هاي ذهني، كودكاني با مشكلات رفتاري و معلوليت هاي مختلف قادر به استفاده از اين فرايند ذهني هستند و آيا اساسا قابل شناسايي مي باشندو اينكه تا چه حد پرورش خلاقيت در آنان امكان پذير است وسطح آموزش پذيري آن چه ميزان است؟ بعبارتي پرسش هايي از اين جمله كه خلاقيـت چيـست؟ چــه ابـعادي دارد؟ چـگونــه تعريــف مي شـود؟ مـلاك و معـيار اندازه گيري آن چه چيز مي باشد؟ عامل هاي پرورش دهنده ي آن چيست و آيا خلاقيت آموزش پذير است؟ يا آن كه عاملي از پيش تعيين شده و آموزش ناپذير است؟ مورد توجه پژوهشگران بوده است و پاسخ هاي متعدد وگاه متناقضي به پرسش هاي ياد شده داده اند. چنانچه گاردنر (1982) ضمن تأكيد بر اختلاف نظرهاي موجود در ارتباط با خلاقيت، به دليل نبود دانش قطعي و مشخص در ارتباط با آن برنامه پژوهشي خود را با نام «پروژه صفر » آغاز مي كند (نقل از كافمن ، 2003).
كشور :
ايران
تعداد صفحه 2 :
NaN
لينک به اين مدرک :
بازگشت