شماره ركورد كنفرانس :
4508
عنوان مقاله :
بررسي وضعيت علم در دوران مدارس نظاميه: با بررسي آثار طبقهبندي علوم و با تأكيد بر كتاب«المنقذ من الضلالِ» غزالي
پديدآورندگان :
نيك سرشت دكتر ايرج پژوهشكدۀ تاريخ علم دانشگاه تهران
كليدواژه :
مدارس نظاميه امام محمد غزالي المنقذ من الضلال
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي هزاره خواجه نظام الملك طوسي
چكيده فارسي :
علم واقسام آن وتعيين شأن وجايگاه هرعلمي در ميان ساير علوم، يكي ازدغدغههاي فكري بسياري از فلاسفه، دانشمندان و متكلمان بوده است. افلاطون براي آموزش و تربيت فيلسوف- فرمانروا ناچار به طبقهبندي علوم شد. طبقهبندي وي معرفتشناختي- اخلاقي است. ارسطو راه استاد خود را ادامه داده و مبناي ديگري براي طبقهبندي علوم در تاريخ علم درنظرگرفت. شكلگيري علوم در تمدن اسلامي باعث بهوجودآمدن دايرهالمعارفهاي علوم مختلف ازجمله فلسفي، علوم مذهبي، علوم ديواني، علوم طبيعي و... گرديد. از كندي، فارابي و ابنسينا بهعنوان نخستين فيلسوفاني نام برده ميشود كه پيش از دورۀ سلجوقيان با نگارش آثاري در اين ارتباط اقدام به طبقهبندي علوم كردند. از جوامعالعلوم، مفاتيحالعلوم، نزهتنامۀ علائي، فرّخنامۀ جمالي و... نيز بهعنوان آثاري در اين ارتباط نام برده ميشود. بهدليل تعاليم آموزشي- تربيتي خاص در تمدن اسلامي، تعيين سلسلهمراتب علوم اهميت دوچندان يافت. بهطوريكه نسلهاي متوالي محققان مسلمان، بخش قابلتوجهي از استعداد فكري و توان خود را وقف شرح و بيان اين موضوع كردند. درواقع ميتوان چنين گفت كه هر «طبقهبندي علوم» بازتابي از وضعيت علوم در عصر خود را ارائه ميدهد و هر سنت علمي- فلسفي باتوجه به شرايط سياسي، اجتماعي و مذهبي دوران خود روش خاصي براي تدوين اثري در زمينۀ طبقهبندي علوم داشته است. برخي از مورخين بر اين باور هستند كه دوران شكوفايي علم در تمدن اسلامي مربوط به دورهاي است كه خلافت در بغداد به سستي گراييد و حكومتهاي مختلف محلي مراكز علمي ديگري بهجز بغداد در ري، طوس، نيشابور، مرو، فارس و مناطق ديگر بهوجود آوردند. سؤال اصلي اين پژوهش اين است كه با تشكيل حكومت مقتدر و واحد سلجوقيان، وضعيت علم و اوضاع دانشمندان در اين دوره چگونه بوده است؟ اين نكته را بايد خاطرنشان كرد كه ازبينرفتن حكومتهاي محلي با تقويت يك مذهب خاص و رسمي كه با حمايت خواجه نظامالملك وزير مقتدر حكومت سلجوقيان همراه بوده همزمان است ، همچنين اين دوره مقارن است با مبارزۀ شديد امام محمد غزالي با فلسفه و تشكيك وي در قدرت عقل. در دوران حكومت سلجوقيان دانشمنداني همچون عمر خيام در رياضيات و نجوم، ابوحاتم اسفزاري در علمالاوزان و مقادير و نجوم، قطان مروزي در كيهانشناسي، ابوالبركات بغدادي در فلسفۀ طبيعي، عمربنسهلان ساوي در علوم مختلف، ابنباجه و ابنرشد در فلسفۀ طبيعي، ابوحاتم مظفر اسفزاري در رياضيات و علمالاوزان و مقادير، اسماعيل جرجاني در پزشكي، عبدالرحمان خازني مؤلف ميزانالحكمه و... كه ادامهدهندۀ راه دانشمندان پيش از خود بودند. ولي به مرور زمان با گسترش حاكميت مذهبي و حمايتهاي خواجه نظامالملك از صوفيه كه خود از ارادتمندان و بزرگترين حاميان تصوف بود و همچنين در چنين شرايطي با ظهور متفكراني همچون امام محمد غزالي و عنايتي كه به تصوف داشت، چراغ علم شكوفايي گذشتۀ خود را از دست داد و به دام فلسفه و كلام افتاد. دراين تحقيق در ابتدا با اشاره به اهميت طبقهبندي علوم از جنبۀ تاريخ علم، همينطور ازلحاظ آموزشي- تربيتي و... ضمن اشاره به طبقهبندي افلاطون و ارسطو و بررسي معيار و ويژگيهاي آنها و تأثيري كه در دورۀ اسلامي گذاشته است، به بررسي تحولات وتمايزات آن در دورۀ اسلامي بهويژه دوران صدارت خواجه نظامالملك خواهيم پرداخت و در بخش بعدي به جايگاه كتاب المنقذ من الظلال غزالي در تاريخ علم دورۀ اسلامي خواهيم پرداخت.