شماره ركورد كنفرانس :
4508
عنوان مقاله :
نظامِ مُلكيِ نظام‌الملك
پديدآورندگان :
خليلي دكتر محسن دانشگاه فردوسي مشهد
تعداد صفحه :
1
كليدواژه :
ژولين فروند خواجه‌ نظام‌الملك نظريۀ گوهر سياست
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي هزاره خواجه نظام الملك طوسي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
سياست در زندگي روزانه، حضور دارد؛ پيدا و پنهان. پيداي آن، كنش‌گري در سپهر اجتماعي است، مانندِ جنگ و صلح و انتخابات و زندان و رأي و شورش و انقلاب؛ و، پنهانِ آن، ايستارهاي گونه‌گون دربارۀ سياست است‌كه در هزارتويِ متن‌ها (گفتاري و نوشتاري) نهان است. شناختِ كنش‌گري‌هاي پنهانِ امر سياسي، نيازمند بازخواني و بازنمايي است تا آشكار گردد كه ويژگي‌هاي سياست و امر سياسي چگونه و با بهره‌گيري از كدام ساختكارها و سازوكارها، در متن‌ها، بازتاب يافته‌اند. نگارندۀ نوشتار، با بهره‌گيري از نظريۀ گوهرِ ژولين فروند، سياست‌نامۀ خواجه‌نظام را، كه از نام‌آورترينْ كهن‌متن‌هاي زبان‌وادب پارسي، به‌شمار است، بازخواني كرده است تا گوهرِ نهفتۀ امر سياسي در گزاره‌هاي نوشتار، بازنمايي شود. از ديدگاه ژولين فروند، گوهرهاي زندگاني انساني، عبارت‌اند از سياست و اقتصاد و دين و فلسفه و اخلاق و هنر. هركدام از گوهرها، يك دادۀ بنيادي، چند پيش‌فرض و يك فرجام دارند. از ديدگاه فروند، سياست، ويژه‌ترين امر زندگاني اجتماعي انسان‌ها است. دادۀ بنياديِ سياست، جامعه است؛ پيش‌انگاشته‌هاي سياست، فرمان‌دهي/فرمان‌برداري، خصوصي/عمومي، دوست/دشمن است؛ و، فرجام و غايت سياست نيز حفاظت از اجتماع است از طريق تفاهم دروني و امنيت بيروني. از اين ديدگاه، سياست، اِعمالِ اجتماعي قدرت است در عرصۀ گستردۀ جامعه. امر سياسي، فرجام‌شناسي و تكنولوژي و غايت‌شناسيِ ويژۀ خود را دارد. بازشناسي گوهر امر سياسي از راهرو بازنمايي روش‌مندِ كهن‌متن‌هاي زبان‌وادب پارسي، مي‌تواند سرشت امر سياسي (The Political) را در فراخناي تاريخ ايران، نشان دهد. متن‌هاي كلاسيكِ زبان‌وادب پارسي، بخشي از بارزه‌هاي تاريخِ درازآهنگِ ايران‌زمين است‌كه بازخوانيِ روش‌مند آن، مي‌تواند نشان دهد كه درون‌مايه‌هاي يك تاريخ/تمدن، چگونه امور اجتماعي -و در اين نوشتار، امر سياسي- را بازتاب مي‌داده و چگونه، سياست را فهم مي‌كرده‌اند. پاسخ به چنين پرسشي، در حقيقت، از چرايي و چيستيِ نگرشِ معناشناسانۀ واضعان و حاملان انديشۀ يك تاريخ، به امر سياسي نيز، حكايت مي‌كند؛ زيرا، نشان‌دهندۀ آن است‌كه درون‌مايه‌هاي فرهنگي يك تمدن (با گسترۀ جغرافيايي مشخص) نسبت به پديدار سياست، چه شناختي دارند و براي امر سياسي، چه خصلت‌ها و كاراكترهايي را برشماري مي‌كنند. متن‌هاي كهن (كلاسيك)، نمودي از جنبۀ نظري سياست است. فهمِ سياست به‌معناي كنش‌هاي معطوف به قدرت، مي‌تواند در دو عرصۀ نظري و عملي، آشكار گردد. نوشتارِ پيشِ‌رو، ويژۀ بازنمايي گوهر امر سياسي در كهنْ‌متنِ سياست‌نامۀ خواجه نظام‌الملك است و به جنبۀ نظري سياست، معطوف است. نگارندۀ نوشتار، برنامِ (عنوانِ) نظامِ مُلكي را، به‌پاسِ بزرگ‌داشتِ خواجه‌ نظام‌الملك، برساخته و به‌جاي نظريۀ گوهر، به‌كار بسته است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت