تأثير تجربه برند بر تعهد برند از طريق متغير ميانجي اشتياق برند در مصرف كنندگان برند سامسونگ

هدف اين پژوهش تعيين رابطه تجربه برند با تعهد برند با در نظر گرفتن نقش متغير ميانجي اشتياق برند در بين مصرف كنندگان برند سامسونگ در شهرستان اردكان و ميبد مي باشد. اين تحقيق براساس هدف كاربردي بوده و براي گردآوري اطلاعات از مطالعات كتابخانه اي و ميداني استفاده شده است كه در مطالعات ميداني براي سنجش تجربه برند از پرسشنامه براكاس و همكاران (2009)، براي سنجش تعهد برند از پرسشنامه شاكلا و همكاران (2016) و براي سنجش متغير اشتياق برند از پرسشنامه والروند و همكاران (2003) استفاده گرديد. جامعه آماري متشكل از تمام مصرف كنندگان محصولات سامسونگ در شهرستان هاي اردكان و ميبد مي باشد كه تعداد 75 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه ها به روش تصادفي ساده در ميان مصرف كنندگان محصولات سامسونگ در شهرستان هاي اردكان و ميبد توزيع گرديد. همچنين به منظور تجزيه و تحليل داده ها با مدل سازي معادلات ساختاري، از نرم افزار smart pls2 و SPSS 20 استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد رابطه تجربه برند با اشتياق برند وسواسي و همچنين اشتياق برند پرشور در بين مصرف كنندگان برند سامسونگ مورد تاييد قرار گرفته و همچنين رابطه تجربه برند، اشتياق برند وسواسي و اشتياق برند پرشور با تعهد برند نيز از لحاظ آماري معني دار است. از ديگر نتايج پژوهش مي توان به تاييد رابطه تجربه برند با تعهد برند از طريق متغير هاي ميانجي اشتياق برند وسواسي و اشتياق برند پرشور اشاره نمود.