تحليل نشانه شناسي جريان فكري فولدينگ بر اساس مفاهيم منبعث از جهان بيني عرفاني

در اين مقاله تلاش شده است تا جريان فكري واسازي و فولدينگ در دوران جديد بر اساس مفاهيم سنتي منبعث از جهان بيني عرفاني مورد تحليل قرار گيرد. مقاله حاضر از روش تحقيق, توصيفي- تحليلي وروش استدلال منطقي با ابزار گرداوري اطلاعات: كتابخانه اي و اسنادي براي مطالعه تطبيقي به اين موضوع بهره برده است. با توجه به بررسي مفهوم ريزوم، كه محور فلسفه دلوزاست و رويكرد ريزوماتيك به عنوان جرياني پساساختارگرا، مفاهيمي چون ساختارشكني در حيطه زبانشناسي ,معنازدايي , قلمروزدايي و اشنايي زدايي و همچنين نمود ان به عنوان نشانه معماري در قالب فرم ضعيف مورد مطالعه قرار گرفت و با توجه به آﺷﻨﺎﻳﻲ زداﻳﻲ، ﺳﺎﺧﺘﺎرﺷﻜﻨﻲ، ﺧﺮق ﻋﺎدت و ﻫﻨﺠﺎر ﮔﺮﻳﺰي در ادبيات عرفاني در پي يافتن رابطه اي معنادار ميان اين دو حيطه, نتايج تحقيق حاضر نشان مي دهد با استفاده از چنين نگرشي در حيطه نشانه شناسي نمي توان ذهنيتي از پيش تعيين شده درمورد متن ادبي و يا فضاي معماري داشت,كه خود موجب ايجاد يك هتروپيا, دنيايي بكرفارغ از زمينه ذهني و پيش داوري است مي گردد. كه اين خود اساس شهود و ادراك بي واسطه در تفكر عرفاني است.