شماره ركورد كنفرانس :
5082
عنوان مقاله :
كرونوتوپ در رخداد اوليانامه‎اي: نگاهي به پيكره‎هاي زماني-مكاني در متون اوليانامه‎اي
پديدآورندگان :
غفوري محمد Muhammad.ghafoori@gmail.com دكتراي تاريخ دانشگاه تهران
تعداد صفحه :
19
كليدواژه :
كرونوتوپ , ميخائيل باختين , اوليانامه , رخداد اوليانامه‎اي , دستورالجمهور , صفوه الصفا
سال انتشار :
1398
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي تاريخ فرهنگ و تاريخ فرهنگي در ايران
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
صورت‎بندي روايي رخداد اوليانامه‎اي به عنوان رخدادي فرهنگي، نيازمند بافت زماني و مكاني ويژه‎اي است كه مؤلف اوليانامه طي فرايندي پيچيده عناصر آن را از جهان واقعي بيرون از متن اقتباس و در پيكره جديدي بازتدوين مي‎كند. اين پيكره زماني-مكاني جديد را ميخائيل باختين، نظريه‎پراز ادبي روس، كرونوتوپ ناميده است. كرونوتوپ‎ها كه واسطه بازتاب جهان عيني بيرون از اثر ادبي در درون آن هستند تركيبي از عناصر زماني و مكاني هستند كه زمينه را براي كنش‎گري بازيگران فراهم مي‎كنند. از نظر باختين پيوند مكان و زمان در كرونوتوپ پيوندي دروني است و بررسي مجزاي هركدام از آنها در جهان درون متن نمي‎تواند ما را به شناخت دقيق جهان مزبور رهنمون شود. با اين حال كرونوتوپ‎ها تنها در اثر ادبي نيستند كه محملي براي پيكربندي مي‎يابند، بلكه اساساً هر متن روايي‎اي، چه واقع‎بنياد و چه تخيلي، ناگزير از توسل به اين ابزارهاي مهم بازنمايي هستند. اوليانامه‎ها به عنوان متوني كه مدعي بازنمايي واقعيات تاريخي زندگي قهرمانان فراانساني خويش هستند، جهاني را خلق مي‎كنند كه نسبتي ويژه با عناصر كرونوتوپيك بيرون از متن برقرار مي‎سازند. پيكره‎هاي فضايي در زندگي‎نامه‎هاي اوليا اگرچه برگرفته از جهان بيرون از متن هستند، اما در درون متن كاركردي متفاوت به خود مي‎گيرند و بافت روايي جديدي را خلق مي‎كنند كه بستري براي وقوع رخداد اوليانامه‎اي، به عنوان رخدادي غير تاريخي و انتقال پيام ايدئولوژيك آن به دست مي‎دهند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت