كاربرد هوش مصنوعي در سياستگذاري حوزه ي علم:يك مطالعه موردي

امروزه حجم زيادي از مقاالت علمي توسط پژوهشگران در كشور منتشر ميشود كه از منظر سياستگذاري در حوزۀ علم، موضوعات بررسيشده در مقاالت قابليت ارزيابي ندارد. عدم اشراف اطالعاتي سبب ميشود نتوان خالءهاي موضوعات مربوط به يك حوزۀ علمي را مشخص كرد و براي رفع آن خالءها اهتمام ورزيد. هدف از انجام پژوهش حاضر اين است كه بتوان با استفاده از هوش مصنوعي، بهصورت الگوريتمي به پردازش مقاالت و مستندات علمي منتشرشده به زبان فارسي پرداخت و موضوعهاي مطالعهشده در مقاالت را تعيين و از نظر آماري مورد بررسي قرار داد. تحليل دادهها به مقاالت مرتبط با حوزه زبانشناسي محدود شدهاست. براي دستيابي به اين هدف ميتوان از مدلسازي موضوع استفاده كرد و مقاالت را از نظر موضوعي خوشهبندي نمود. با استخراج كلمات كليدي هر خوشه و برچسبگذاري موضوعات انتزاعي پيشنهادشده توسط ماشين ميتوان به تحليل دادهها پرداخت. همچنين مؤلفه زمان را ميتوان در مطالعات وارد كرد و تحول موضوعي مستندات را در طول زمان بررسي نمود. در اين پژوهش، بهصورت الگوريتمي سير توسعه موضوعات مستندات در حوزه زبانشناسي مشخص ميگردد كه با كمك آمار ميتوان موضوعاتي كه در كانون توجه است را از موضوعاتي كه كمتر مورد توجه قرار گرفتهاست جدا نمود و خالء مطالعه موضوعات را در طول زمان بررسي كرد و از اين اطالعات در راستاي سياستگذاري در حوزۀ علم بهره برد