شماره ركورد كنفرانس :
5135
عنوان مقاله :
پژواك گستردة مضامين داستانيِ منظومههاي پهلواني در «جهانگيرنامة» قاسم مادح (نگاهي به جهانگيرنامه از منظر نظرية بينامتنيت)
عنوان به زبان ديگر :
Ample reflection of fictional motifs of epic poems in Jahangir Nameh
پديدآورندگان :
اتوني بهزاد Behzad.atooni@abru.ac.ir استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آيت الله بروجردي
كليدواژه :
بينامتنيت , جهانگيرنامه , شاهنامه , گرشاسبنامه , بهمننامه , بنماية حماسي.
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
يكي از جذابترين نقدهاي معاصر، نقد بينامتنيت است كه به تأثيرپذيري يك متن از متون پيش از خود ميپردازد. در حقيقت هر متن، بافت و شكل جديدي از متون و آثار پيش از خود است و شاعر يا نويسنده خواسته يا ناخواسته، وام گيرنده از آثار پيشين است و تنها نوآوري او، نوآوري در زبان ميباشد. منظومة «جهانگيرنامه» كه سرگذشت پهلوانيِ جهانگير، پسر رستم دستان است، از جمله متون حماسي متأخر است- برخي آن را متأخرتر از قرن هفتم و يا حتي عهد صفويه و زنديه ميدانند- و از منظومههاي نااصيل حماسي پارسي به شمار ميآيد. اين منظومه، به آشكارگي، تحت تأثير متونِ حماسي پيش از خود قرار گرفته و بنمايههاي داستاني خود را در يك رابطة بينامتني از منظومههايي چون شاهنامه، گرشاسبنامه، بهمننامه، فرامرزنامه، بانوگشسبنامه، برزونامه و شهريارنامه اخذ نموده است. نگارندگان در اين جستار برآنند تا رابطة بينامتني منظومة حماسي جهانگيرنامه را با آثارِ حماسي پيش از آن بررسي و آشكار نمايند.
چكيده لاتين :
One of the most fascinating and attractive contemporary criticisms is the intertextuality critique, that deals with taking effect a text from pre-texts. In fact, every text is a new form and shape of texts and works before him, and poet or writer, intentionally or unintentionally borrow from previous works, and only his innovation is innovation in language. Jahangir-Nameh, which is the story of Jahangir,s life, the son of Rustam Dasa, is from the later epic texts - Some consider it somewhat later than the seventh century or even the Safavi and Zandi government -. This epic poem, clearly, has been influenced by previous epic texts and taken its narrative motif in an intertextual relationship from poems such as Shah-nameh, Garshasb-nameh, Bahman-nameh, Faramarz-nameh, Banoogoshasb-nameh, Borzoo-nameh and Shahriar-nameh. In this essay, the author tries to investigate and show and reveal the intertextual relationship between the Jahangir-nameh and Previous epic works.