شماره ركورد كنفرانس :
5135
عنوان مقاله :
نقش و مفهوم اژدها در ادبيات ايران و چين
پديدآورندگان :
نايبزاده راضيه razieh.nayebzadeh@gmail.com دانشجوي دكتري پژوهش هنر دانشگاه الزهراء. تهران , سامانيان صمد samanian_s@yahoo.com استاديار و عضو هيئتعلمي گروه صنايع دستي دانشكده هنرهاي كاربردي ،دانشگاه هنر
كليدواژه :
اژدها , ادبيات , ايران , چين
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
اژدها جزء جداييناپذير حماسه و ادب فارسي است. در ادبياتِ بسياري از سرزمين ها، ازجمله ايران، اژدها نمادي است از نيروي اهريمني .از آنجا كه ، نوعي كهن الگو به شمار ميرود، اين دو حوزۀ فرهنگي گزينه هاي مناسبي براي مطالعۀ تطبيقي در باب موضوعند . اين نوشتار برآن است مفاهيم اژدها را در ادبيات ايران و چين به عنوان هدف پژوهش مورد بررسي قرار دهد و در اين راستا ريشه شناسي واژهي اژدها را مورد مطالعه قرار دهد و سپس حضور اين نماد را در كتب مقدس، بكاود و به بررسي مصاديق بهرهگيري از واژۀ اژدها در متون كهن و برخي اشعار بپردازد. در ادامه با رويكردي مشابه، به بررسي حضور اين «نماد كهن» در ادبيات چين پرداخته شده است. بيش از نيمي از شاعران ايراني در آثار خود، خواه مستقيم ،خواه با واسطۀ كنايات ادبي، به واژهي اژدها اشاره كردهاند؛ ليكن بديهي است كه ذكر تمامي نمونه ها در اين نوشتار ممكن نيست، و هدف نيز آن بوده است كه به مواردي پرداخته شود كه در پررنگ ساختن نكات اشتراك و افتراق اين مفهوم در ايران و چين نقش بنيادي تري ايفا كرده اند. در اين نوشتاركه مبتني برمطالعۀ تطبيقي وتوصيفي است، روش تحليلي مشابهي در بررسي مضمون اژدها در دو حوزه درپيش گرفتهشدهاست .اژدها در ادبيات ايران، حتي در كهنترين سند ادبي ما يعني اوستا تا شاهنامهي فردوسي و ديگر آثار منظوم، به حيات خود ادامه داده و همواره مظهر بدي بوده است. درنهايت ميتوان گفت:موجودي مشابه در دو فرهنگ متفاوت، بار معنايي كاملاً متفاوتي يافته است.