بررسي جهان بيني‌هاي قاسم مادح در جهانگيرنامه

حماسه و آثار حماسي نشانگر فرهنگ و تمدن هر ملّت است و پژوهش در آن به شناخت بيشتر نوع نگرش و جهان بيني آن‌ ملّت‌ منجر مي‌شود. يكي از منظومه‌هاي حماسي جهانگيرنامه، داستان جهانگير، پسر رستم است كه قاسم مادح آن را به رشته تحرير درآورده و پژوهش حاضر كه به صورت توصيفي – تحليلي و گردآوري اطّلاعات آن با استفاده از منابع كتابخانه‌اي انجام شده، ابتدا به معرفي اثر، و پس از آن به بررسي برخي از مباحثي كه در جهان بيني او تاثير دارد مانند مرگ، فاني بودن دنيا، قضا و قدر و....در اثر پرداخته‌ايم. پس از بررسي‌هاي انجام شده به اين نتيجه رسيديم كه در اين منظومه، علاوه بر اينكه ويژگي‌هاي يك حماسه را دارد، در حقيقت زيربناي فكري، اجتماعي، مذهبي و فرهنگي مردم آن دوره بوده و سراينده با هدف پند و بياني حكمت‌آميز در راستاي عقيده ديني خود با جملات موجز در قالب تمثيل بهره برده‌ و اين امر در زيبايي اثر تاثير زيادي داشته است.