شماره ركورد كنفرانس :
5139
عنوان مقاله :
اشكالات توماس آكوئيني به ابنسينا در مسئلهي نبوت طبيعي
پديدآورندگان :
بيطرف حسين hs.bitaraf@gmail.com مؤسسة پژوهشي حكمت و فلسفة ايران، تهران، ايران؛
كليدواژه :
ابنسينا , توماس آكوئيني , نبوت طبيعي , وحي , نبوت , معجزه , پيامبر
عنوان كنفرانس :
همايش بينالمللي «انسانشناسي در حكمت ابنسينا»
چكيده فارسي :
ابنسينا تلاش دارد از نبوت تبييني عقلاني ارائه دهد. از نظر او وحي، نتيجهي صفاي روح و شدت اتصال نفس به عقل فعال است، و در واقع عقل نبي براي دريافت حقايق وحياني صعود ميكند. او حتي براي معجزه و كرامات انبيا تبيين عقلاني و انتولوژيك ارائه ميدهد، و اين امور را نتيجهي شباهت نفس به مبادي ميداند. فيلسوفان قرون وسطي با نظريهي نبوت فيلسوفان مسلمان خصوصا ابنسينا آشنا شدند، و از آن با عنوان نبوت طبيعي ياد كردند. توماس آكوئيني از جمله فيلسوفاني است كه در آثارش نظريهي نبوت ابنسينا را نقد كرده است. توماس در «جامع الهيات» و كتاب «دربارهي حقيقت» نظريهي نبوت طبيعي را رد ميكند و به آن اشكالاتي وارد ميكند. او در كتاب «دربارهي حقيقت» صراحتا از ابنسينا نام ميبرد و اشكالاتي بر نظريهي او ميگيرد. او معتقد است نظريهي نبوت طبيعي در تبين پديدهي پديدهي وحي ناتوان است چراكه وحي در واقع عطيهي الهي است، و به ارادهي خداوند وابسته است. توماس ميگويد بر طبق نبوت طبيعي وحي را بايد به استعداد نبي مرتبط بدانيم، و اگر استعداد فراهم باشد، وحي حتمي است؛ اما اين با متون ديني تعارض دارد، و در اين نظريه «ارادهي الهي» جايگاهي ندارد. او معجزه را نيز پديدهاي فراعقلي ميداند كه اساسا عقل نميتواند را آن تبيين كند. توماس ميگويد در اين نظريه «ارادهي الهي» نديده گرفته شده است، معجزه به وسيلهي خداوند رخ ميدهد نه قدرت نبي. به نظر ميآيد براي توماس توجيه متن مقدس بسيار مهم بوده است، و اساسا در پي اين نبوده است كه از حقايق ديني تبييني عقلاني و متافيزيكي ارائه دهد، و معتقد بوده است كه به برخي امور بايد تنها ايمان آورد. به عكس تمام همت ابنسينا بر اين بوده است كه از حقايق ديني تبيني عقلاني و متافيزيكي ارائه دهد، و تعارض عقل و دين را نميپذيرفته است؛ بلكه در پي ايجاد وحدت بين عقل و دين بوده است. نكتهي ديگر اين است كه در دين مسيحيت عقائدي وجود داشته است كه اساسا پذيرش عقلاني آنها كار دشواري است، يعني الهيدانان مسيحي از همان ابتدا تعارض عقل و نقل را جدي ميديدهاند. اينكه عيسي پسر خداست، و در عين حال تجسد خدا بر روي زمين است، و از مادري باكره به دنيا آمده و برخي عقائد ديگر چندان قابليت تبيين عقلاني نداشتهاند. اما به عكس از منظر تاريخ فلسفه و كلام، مجال تبيين عقلاني حقايق ديني و تاويل آن براي ابنسينا ميسر بوده است.