شماره ركورد كنفرانس :
5139
عنوان مقاله :
تحقيقي در صورتگري جهان اخلاقي در انديشۀ ابن سينا با ابتناء بر كاركرد خاص خيال در عقل عملي
پديدآورندگان :
جعفريان محمد هاني hani.jafarian@gmail.com دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
كليدواژه :
ابن سينا , صورتگري اخلاقي عالم , عقل عملي , خيال , اعتمادگرايي اخلاقي
عنوان كنفرانس :
همايش بينالمللي «انسانشناسي در حكمت ابنسينا»
چكيده فارسي :
رفتار انسان در جهان به تغيير آن منجر ميشود. تصرف انسان در عالم، جهان تازهاي را ميسازد. اگر رفتار انسان در عالم مبتني بر قواعد اخلاق باشد، جهان برساخته از عمل اخلاقي به زيست سعادتمند انسان در آن منتهي خواهد شد و اگر تصرف انسان در عالم به نحو غير اخلاقي باشد جهان بر ساخته از آن محيطي براي زيست سعادتمند انسان نخواهد بود. پرسش مطرح در اين مقاله اين است كه ابنسينا نحوۀ ساخت يك جهان اخلاقي ذيل تصرف انسان در آن را چگونه در فلسفۀ اخلاق خود تبيين ميكند. جهانِ برساخته از عمل اخلاقي تنها به شرطي ايجاد ميشود كه عمل فرد فرد انسانهاي حاضر در آن مبتني بر قواعد اخلاقي باشد. بوعلي براي ساخت يك جهان اخلاقي با دو مسئله روبرو است. مسئلۀ اول: تبيين نحوۀ عمل اخلاقي براي يك فرد انساني است و مسئلۀ دوم: تبيين همين نحو از عمل براي جمع كثير حاضر در يك جامعه است. من در پاسخ به سوال اول به تبيين كاركرد عقل عملي پرداخته و نشان خواهم داد كه بوعلي با تأكيد بر كاركرد خاص خيال در تكوين صورتي تازه از عالم در ساحت خرد عملي، نحوۀ صورتگري اخلاقي عالم را توسط فرد انساني توضيح ميدهد. عقل عملي شناخت خود از وضعيت عالم بدانگونه كه هست را از عقل نظري به دست ميآورد. خيال در ساحت عقل عملي صورت عالم به آن نحو كه توسط عقل نظري كسب شده است را در هم آميخته و آن را به نحوي تازه صورتگري ميكند. صورت تازه براي انسان ايجاد شوق نموده و شوق او را به عمل وا ميدارد. در نهايت عمل، باعث تصرف انسان در عالم و صورت گري آن به نحوي ميشود كه عقل عملي اراده نموده و پيشتر در ساحت خيال خود آن صورت تازه را تدوين كرده است. در پاسخ به پرسش دوم نيز بحث از اعتمادگرايي اخلاقي را به ميان كشيده و با تبيين رأي بوعلي در اين مسئله نشان خواهم داد كه او ساخت جامعهاي با عمل مبتني بر قواعد اخلاقي را ذيل جلب اعتماد آحاد جامعه به قوانين وضع شده از سوي حاكم حكيم پي ميگيرد. حاكم حكيم انسان عارفي است كه ذيل توانايي هاي خاص معرفتي خود، به وضع قوانيني خواهد پرداخت كه در خود حاوي امر معقول اند و آحاد جامعه بدون آنكه از توانايي هاي خاص معرفتي انسان عارف برخوردار باشند، با عمل به اين دست از قوانين، به نحوي عاقلانه رفتار كرده و اينگونه در عالم تصرف مي كنند.