شماره ركورد كنفرانس :
5139
عنوان مقاله :
بررسي رابطة وجودي نفس و قوا در حكمت سينوي از طريق رابطة علي و معلولي فاعلي
پديدآورندگان :
پژوهنده نجفابادي حسين 158383mhp@gmail.com حوزة علمية قم، قم، ايران
كليدواژه :
ابنسينا , رابطه وجودي , فاعليت , نفس , قواي نفس
عنوان كنفرانس :
همايش بينالمللي «انسانشناسي در حكمت ابنسينا»
چكيده فارسي :
ابنسينا رابطه علّي و معلولي فاعلي بين نفس و قوا را پذيرفته و معتقد است قواي نفساني داراي حيثيتي تعلّقي و ارتباطي ذاتي و غير قابل انفكاك از نفس ميباشند، اين رابطه بيانگر اين است كه بين نفس و قوا كثرت و تباين وجودي محض برقرار نبوده بلكه در بحث از علّيّت شواهد قابل توجهي بر وجود تمايز تشكيكي از باب تقدّم و تأخّر ، استغنا و حاجت بين وجودهاي نفس و قوا و سائر علل و معاليل يافت ميشود و به همين جهت در بخش علم النفس فلسفه سينوي، نفس به عنوان «مفيض، مبدأ، منبع و اصل»قوا و قوا «فروع، توابع و معاليل» نفس شناخته شدهاند. پس هرچند شيخ در سخنان خود به شرح و تفسير نظريه خود در باب رابطه وجودي نفس و قوا نپرداخته اما با توجه به اين مطالب ميتوان به اين نتيجه رسيد كه او به گونه اي از وحدت و تمايز تشكيكي بين نفس و قوا توجه كرده است و معتقد است نفس و قوا از حقيقت يگانه به نام وجود بهره بردهاند و تنها نحوه آن حقيقت در نفس به نحو غني و تقدّمي و بالأصالۀ و در قواي آن به گونه فقري و تبعي تحقّق دارد پس در نظام حكمت سينوي، وحدت حقيقت ميان نفس و قوا با كثرت واقعي وجودهاي متغاير همراه است. صدرا از برخي اين سخنان ابنسينا بر تأييد نظريه وحدت نفس و قوا بهره برده و اين بدين معناست كه اين مساله در انسانشناسي صدرايي سرنوشت ديگري نداشته است و نظريه ابنسينا درباره رابطه هستيشناختي نفس و قوا به كلي متفاوت از نظريه ملاصدرا نبوده است بلكه صدرا در اين مسأله همانند بسياري از مسائل فلسفي ديگر، در مسير تكامل نظريات فلسفي حكماي گذشته حركت كرده و در نظام حكمت متعاليه همان نظريه ابنسينا را از طريق تكميل دو مسأله تشكيك و علّيّت فاعلي ارتقاء داده است.