بررسي ادراكات و رويه ها مديران درموردمسئوليت اجتماعي شركت ها دركسب وكارهاي كوچك ومتوسط

منظور از مسئوليت اجتماعي شركتها، پيوستگي و اتحاد ميان فعاليتها و ارزشهاي سازمان به گونهاي است كه منافع كليه ذي نفعان شامل سهامداران، مشتريان، كاركنان، سرمايه گذاران و عموم جامعه، در سياستها و عملكرد سازمان منعكس گردد .به عبارت ديگر سازمان بايد همواره خود را جزيي از اجتماع بداند و نسبت به جامعه احساس مسئوليت داشته باشد و در جهت بهبود رفاه عمومي به گونه اي مستقل از منافع مستقيم شركت، تلاش كند(حاجيهاوسرافراز(1393 امروزه موضوع مسئوليت زيست محيطي و اجتماعي در سطح بين المللي اهميت بيشتري يافته است. رهبران شركتهاي بزرگ با يك وظيفه پويا و چالش برانگيز در تلاش براي اعمال استانداردهاي اجتماعي اخلاقي در عمليات و فعاليتهاي كسـب و كـار روبرو هستند. آگاهي از مسئوليت اجتماعي شركت در دهه هاي گذشته افزايش يافته است و اگر چـه، بيشـتر تمركـز بـر روي شـركت هـاي بزرگ بوده است. تمركز بر شركت هاي بزرگ چند مليتي و فعاليت هاي آنها بود. با اين حال، شركت هاي كوچك و متوسـط (SME) بيش از 90 درصد از مشاغل در سراسر جهان را تشكيل مي دهند و 50 تا 60 درصد از اشتغال را تشكيل مي دهند . اگر چه SME ها ممكن است تأثير قابل توجهي در اقتصاد به تنهايي نداشته باشـند، تـأثيرات تجمعـي آنهـا،. بسـيار مهـم هستند.اين مطالعه به دنبال ادراكات و رفتارهاي مسئوليت اجتماعي شركتي در ميان كسب و كارهـا كوچـك اسـت و تحقيـق حاضر در صدد پاسخ به پرسش زير است كه: ادراكات و رويه ها مديران در مورد مسئوليت اجتماعي شركت ها در كسب و كارهاي كوچك و متوسط، چگونه است؟