بررسي نقش ميانجي رهبري تحولگرا و بهزيستي روانشناختي بين اشتياق كاركنان و اعتماد سازماني در بانك سپه

اين تحقيق در سال 1397 و با هدف بررسي نقش ميانجي رهبري تحولگرا و بهزيستي روانشناختي بين اشتياق كاركنان و اعتماد سازماني در بانك سپه انجام شده است. جامعه ي آماري اين پژوهش را كليه كليه ي كاركنان بانك سپه بوشهر تشكيل ميدهند كه تعداد آنها برابر با 410 نفر ميباشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران برابر با 107 نفر محاسبه گرديد. جهت سنجش اشتياق كاركنان از پرسشنامه 17 سوالي اسچافاي و باكر((2003، جهت سنجش بهزيستي روانشناختي از پرسشنامه 18 سوالي ريف (1989) ، جهت سنجش رهبري تحول گرا از پرسشنامه 20سوالي پودسكف و همكاران((1990 و در نهايت جهت سنجش اعتماد سازماني از پرسشنامه 5 سوالي شوكلي و همكاران((2000 استفاده ميگردد. پايايي پرسشنامه به وسيله تكنيكهاي آلفاي كرونباخ و پايايي مركب و روايي آن توسط روايي نسبت محتوا مورد بررسي قرار گرفت. با استفاده از تكنيك مدلسازي معادلات ساختاري فرضيات تحقيق مورد تجزيه و تحليل قرر گرفت. نتايج حاكي از آن است كه اشتياق شغلي بر بهزيستي روانشناختي، اعتماد سازماني و رهبري تحولگرا تاثيرگذار است. همچنين مشخص شد كه بهزيستي روانشناختي بر اعتماد و رهبري تحولگرا بر اعتماد سازماني تاثير ميگذارد. همچنين نقش ميانجي بهزيستي روانشناختي و رهبري تحولگرا بين اشتياق شغلي و اعتماد سازماني تاييد گرديد