تأثير هوش هيجاني مديران بر نوآوري سازماني و عملكرد كاركنان (مطالعه موردي: شركت پالايشگاه نفت بندرعباس)

هوش هيجاني در زندگي عادي اهميت زيادي دارد. چالش اساسي كه محققان نوآوري سازماني با آن مواجه اند مربوط به ويژگيهاي هوش هيجاني مديران است كه نمي توانند ميان اين ويژگي هاي نوآورانه هماهنگي برقرار سازند. از يك سو پيچيدگي ويژگيهاي سازمان نوآورانه نسبتا زياد است و از سوي ديگر تنوع ويژگي ها و عملكردكاركنان به شدت تغيير پذير است. امروزه اهميت هوش هيجاني مديران بر عملكردكاركنان بويژه آنهايي كه در خط تماس با مشتري هستند نسبت به ساير مهارتهاي فني و شناختي تقريبا دو برابر است. با ارتقاي هوش هيجاني كاركنان مي آموزند به توانايي و ظرفيت خود براي انجام وظايف محوله اعتقاد و باور داشته و به يكديگر احساس اعتماد، علاقه مندي، شايستگي و گشودگي نمايند كه اين خود سبب افزايش تعهد سازماني فرد مي شود. با توجه به مطالب گفته شده در اين پژوهش ما به دنبال بررسي تاثير هوش هيجاني مديران بر نوآوري سازماني و عمكرد كاركنان در شركت پالايش نفت بندرعباس مي باشيم. جامعه مجموعه اعضاي حقيقي يافرضي است كه نتايج پژوهش به آن انتقال داده مي شود)دلاور، 1385 (. جامعه آماري اين پژوهش شامل 240 نفر كاركنان شركت پالايش نفت بندرعباس مي باشد. براي محاسبه تعداد نمونه بر اساس فرمول كوكران، 148 نفر بعنوان نمونه انتخاب شد. در اين پژوهش، از سه پرسشنامه بعنوان ابزار پژوهش استفاده شده است: الف( پرسشنامه استاندارد هوش هيجاني گلمن 2( 9961 ) ب( پرسشنامه نوآوري سازماني اميد و همكاران) 2002 ) ج( پرسشنامه ارزيابي عملكرد كاركنان در سازمان)كندري، 3 2005 ) بررسي يافته هاي پژوهش نشان مي دهد. مؤلفه خود آگاهي و خود مديريتي و آگاهي اجتماعي بر نوآوري سازماني در شركت پالايشگاه نفت بندرعباس تأثير دارد.و همچنين مؤلفه خود آگاهي و خود مديريتي و آگاهي اجتماعي بر عملكرد سازماني تاثير دارد.