بايسته هاي دولت متعالي بر اساس تفسير انسان متعالي ملاصدرا

وجود ركن فلسفه ملاصدرا و تعالي انسان، مهمترين و اساسي ترين هدف و غايت آن است از همين رو حكمت متعاليه برمدار تعالي انسان و حركت تكاملي مستمر آن به عنوان نماد عقلانيت شيعه با ارائه نظام فلسفي متقن گامي مهم در هدايت فرد و جامعه در قالب دولت متعالي بر ترميم و رفع نواقص الگوهاي مختلف حكمراني مي پردازد اين در حالي است كه با اصالت دادن به بُعد مادي انسانِ عصرِ حاضر از ناحيه مكتب هاي بشري و ناكامي نظام هاي گوناگون اجتماعي كه بعد تعالي سياست را رها كرده اند زمينه بحران بي هويتي و انحطاط انسان را فراهم آورده اند. اين تحقيق در صدد است با زبان فلسفي به توصيف و تحليل مباني و شاخصه هاي انسان متعالي از جمله خودشكوفايي متعالي، پذيرش تربيت معنوي و شناخت فطري حقايق اشياء و ... پرداخته و انسان متعالي را به عنوان الگوي مناسب براي تأسيس دولت متعالي مطرح نمايد. در واقع تحقيق حاضر درآمدي بر اين مدعاست كه فلسفه ملاصدرا را با تغيير در مباني و نگرش هاي فلسفي با پرچمداري انسان متعالي يگانه راه حلّ برون رفت از بحران ها و چالش هاي بي شمار نظام هاي سياسي دنيا براي رسيدن به دولت متعالي است. دوري از اشرافيت گرايي، مبارزه با بيگانه گرايي، عدالت محوري، رعايت اصل شايسته سالاري، توجه به بعد مادي و معنوي انسان و ... ثمره تلاش عقلاني تحقيق حاضر براي نشان دادن اين حقيقت است كه رابطه وثيقي ميان نظريه انسان متعالي و دولت متعالي وجود دارد به نحوي كه اولاً انسان متعالي در كنار دولت متعالي شكوفا شده و دولت متعالي بدون انسان متعالي نامفهوم خواهد بود؛ ثانياً از آنجا كه انسان متعالي برنامه ايي جامع براي سعادت و تعالي انسان دارد لذا دولت متعالي دولتي است كه در تعامل با انسان متعالي زمينه گسترش شريعت مداري، خردورزي، توحيد و عدالت محوري را فراهم آورد