شماره ركورد كنفرانس :
5153
عنوان مقاله :
انسان، فطرت، عقلانيت و تمدن نوين اسلامي
پديدآورندگان :
اقبالي محمدطاهر جامعه المصطفي العالميه
كليدواژه :
انسان , فطرت , عقلانيت , وحي , نبوت , تمدن , طبيعت , توحّش , اسلامي
عنوان كنفرانس :
بانوي مهر: زنان، سبك زندگي فاطمي، تمدن نوين اسلامي
چكيده فارسي :
انسانشناسي، البته نه بهعنوان علت تامه، بلكه به حيث علت ناقصه و مقتضي، ميتواند در تمامي رخدادهاي مهم فرهنگي، ديني، اجتماعي و سياسي و اقتصادي جوامع بشري به صورت ايجابي و يا سلبي مؤثر باشد. در اين ميان يكي از گسترههاي كه انسانشناسي در آن اثرگذار است، ساحت تمدن نوين اسلامي ميباشد. نقش انسانشناختي ديني در تمدن نوين اسلامي بر اساس نظريه «توحش طبيعي و تمدن فطري» علامه جوادي آملي، در دولايه عوامل دروني و عناصر بروني بررسيشده است. يافتههاي مقاله اين است كه فطرت انساني ميتواند در صورت عدم درگيري و يا تسليم نشدن به خواستههاي طبيعي، زير ساختههاي مقتضي تمدني را فراهم آورد. عقل بهعنوان دومين عامل دروني نيز ميتواند در اين كشمكش بين اقتضائات طبيعي و فطري، به قضاوت نشسته و به حيث راهنما و هدايتگر بعدي فطري عمل نمايد. زيرا كه نقش عقل در انسانشناسي ديني، نقش پيامبر باطني است. از سوي ديگر براي پوياي فطرت و تداوم خواستههاي آن، عليرغم پيامبر دروني، نبي ظاهري كه در قالب ارسال رسول و انزال دين، تجلي مييابد، نيز بهعنوان عامل بروني هدايت بعد فطري و عقلي انسان را به عهده دارد. درنتيجه، برآيند تعامل چندجانبه فطرت، عقل و دين در انسانشناسي ديني، تربيت انساني از تبار گروه سوم در تقسيمبندي انسانها بر اساس نظريه «توحش طبيعي و تمدن فطري» است كه ايجاد كننده و احيا كننده تمدن نوين اسلامي به شمار ميرود. زيرا كه اين گروه با وجود داشتن صورت انساني، سيرت انساني را نيز دارد