پوشش و بانوان در تمدن نوين اسلامي با رويكرد الگوي سوم

در تمامي دوران ها، زنان افرادي موثر در تغيير باورها و رفتارهاي جامعه دانسته شده و مي‌شوند. زن به واسطه جايگاه تربيتي-اش، محور كليدي خانواده است و خانواده به عنوان مهم ترين عنصر نظام اجتماعي و هسته بنيادين تحولات نهاد فعال جامعه‌ساز تلقي مي شود؛ بنابراين زن در خانواده نقش منحصربفردي در انتقال تكامل‌گرايي به افراد خانواده و با واسطه به جامعه ايفا مي‌نمايد. انقلاب اسلامي در موضوع زن، به مثابه رويكردي تمدني ظاهر شد كه توانست با پاسخ به چالش هاي برآمده از سنّت و مدرنيته در اين زمينه، الگويي خاص خود را پيشنهاد دهد. اين الگو از سويي در مطالعات نظري حوزه زنان و از سويي ديگر در تجربه هاي واقعي و بويژه در ظاهر وپوشش آنها در ايران و ساير نقاط جهان، كليشه هاي غالب را به چالش كشيد. اين موضوع مسلما از طريق برنامه ريزي دركليه مسايل فرهنگي، سياسي، اقتصادي مبتني بر مباني اسلامي و ‌با توجه ويژه به موضوع زنان و خانواده محقق مي‌شود. براين اساس، هدف اصلي اين تحقيق بررسي چگونگي نقش‌آفريني زنان در ايجاد تمدن نوين اسلامي‌از طريق استخراج و طراحي الگوي نقش‌آفريني زنان در اين تمدن ‌است؛ لذا با استفاده از روش توصيفي تحليل مفهومي روشن مي‌شود كه شكوفايي تمدن اسلامي ‌از مسير گسترش بيداري در عالم، بواسطه اراده‌هاي انساني محقق مي‌شود. در اين ميان زنان نقش كليدي‌تري نسبت به سايرآحاد جامعه دارند؛ چرا كه زن انسان‌ساز و جامعه‌ساز نيز هست. همينطور در اين پژوهش به ارائه تحولات پوشش(حجاب ) در ايران واقداماتي كه در اين زمينه صورت گرفته ،پرداخته شده است .

At all times, women are pioneers in changing social behavior and beliefs. The woman has a key role in a family because of her educative role and society is made of families which are the core of developments in every society. Therefore, women in the family play a unique role in transmitting perfectionism to family members and through society. The Islamic Revolution on the subject of women emerged as a new approach that was able to offer its own model by responding to the challenges posed by tradition and modernity in this field. This model challenged the prevailing stereotypes on the one hand in theoretical studies in the field of women and on the other hand in real experiences and especially in their appearance and coverage in Iran and other parts of the world. This is certainly achieved through planning in all cultural, political, economic issues based on Islamic principles and with special attention to the issue of women and the family. Accordingly, the main purpose of this paper is to investigate how women play a role in creating a new Islamic civilization by extracting and designing a role model for women in this civilization. Therefore, using the descriptive method of conceptual analysis, it becomes clear that the flourishing of Islamic civilization is achieved through the expansion of awakening in the world, through human wills. So women have a more key role than other sections of society; Because they can portray humans and societies