تحليل محتواي كتاب تعليمات اجتماعي پايه سوم ابتدايي بر اساس مولفه هاي تفكر انتقادي ادوارد گلاسر با روش ويليام رومي

هدف اين مطالعه، تحليل محتواي كتاب تعليمات اجتماعي پايه سوم ابتدايي بر اساس مولفه هاي تفكر انتقادي ادوارد گلاسر بود كه با روش ويليام رومي و تحليل قياسي مايرينگ انجام شد. تجزيه و تحليل اطلاعات نشان داد، از آنجا كه ضريب به دست آمده 98/0است، متن كتاب مطالعات اجتماعي سوم ابتدايي فراگيران از نظر تفكر انتقادي فعال بود. اين مطلب به معناي ظرفيت مناسب كتاب براي رشد تفكر انتقادي كودكان است. در دروس با شماره زوج مثلا دروس شماره 2، 4، 6، 8، ... به ميزان بيشتري به مولفه هاي تفكر انتقادي پرداخته شده است. در ساير دروس نيز كم و بيش به اين مقوله توجه شده است. در درس دوم و شانزدهم بيشترين بسامد و در درس سوم و يازدهم كمترين ميزان پردازش را شاهد بوديم. از بين نه مولفه تفكر انتقادي گلاسر، مولفه بازشناسي مسائل و پيدا كردن وسيله ها و راه هاي كاربردي مواجه با آن مسائل داراي بيشترين بسامد بوده و مولفه هاي جمع آوري و دسته بندي اطلاعات مرتبط، بازشناسي فرضيه ها و ارزش هاي بيان نشده،تفسير داده ها و استخراج نتايج تضميني و تعميم آنها تا حدودي مورد پردازش قرار گرفته اند. مولفه سنجش شواهد و ارزشيابي گزاره ها به ميزان كم موردتوجه قرار گرفته و به مولفه هاي بازشناسي روابط منطقي بين گزاره ها، آزمون تعميمها و نتايجي كه فرد به آن دست يافته است و ارائه قضاوت هاي دقيق رباره ي پديده ها هيچ توجهي نشده است.