نقش وجايگاه مسائل حقوقي دربررسي وآموزش مسائل تاريخي

ازميان حوزه هاي مختلف علوم انساني درجوامع گوناگون،هيچ حوزه اي رانمي توان يافت كه به ميزان چشمگيري متأثرازتاريخ وفرازونشيب هانباشدوگذران زمان ازديربازتاكنون آنراتحت تأثيرخودقرارنداده باشد.دراين ميان حوزه حقوقي نيزازاين قاعده مستثني نبوده وهرآنچه متعلق به آنهاست نيزدرگذرتاريخ دستخوش تغييروتحول شده است.تاريخ حقوقي تشكيل دهنده بخش عمده اي ازتاريخ تمدن جوامع مي باشدو آگاه شدن ازسيرتحولات هرتمدني نيزمستلزم دركي صحيح ازمسائل حقوقي مختلف درادوارگذشته است. باوجو ديدگاه هاي گوناگون دراين خصوص مي توان بيان كرد كه علم حقوق اختراع و ابتكار نيست بلكه چيزي ست كه كشف شده چون در جامعه وجود داشته و از تجربيات تاريخي و حوادث نسل ها كشف و عموميت پيدا كرده است. درمقاله حاضركه پژوهشي در زمينه مسائل حقوقي درتاريخ است، به بررسي اين موضوع مي پردازيم.چرا كه رفع هرگونه نقص وكاستي در اين حوزه هامانند سايرحوزه هاي تخصصي، نيازمند بهره گيري از تجارب ادوار گذشته است و دستيابي به اين هدف جز با بررسي و مطالعه سابقه تاريخي موضوع مدنظر ميسر نخواهد شد.