رابطه سبك رهبري پدرسالارانه با تعهد سازماني

رهبري پدرسالارانه بيش از دو دهه است كه توجه محققان حوزه سازماني را به خود جلب كرده است شواهد نشان مي‌دهد كه اين سبك رهبري در كشورهاي خاورميانه و آمريكاي لاتين بسيار متداول مي باشد. هدف اصلي تحقيق حاضر تعيين رابطه رهبري پدرسالارانه با تعهد سازماني در گمركات استان مازندران مي باشد. روش تحقيق در اين مطالعه توصيفي از نوع همبستگي بوده و جامعه آماري كاركنان گمركات استان مازندران مي باشند كه به كمك جدول مورگان و از روش نمونه گيري تصادفي ساده با تخصيص متناسب 132 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، شامل پرسش نامه رهبري پدرسالارانه چنگ و همكاران (۲۰۰۰) با پايايي 895/0، پرسش نامه تعهد سازماني آلن و مير (1996) با پايايي 918/0 مي باشد. براي سنجش روايي پرسش نامه ها از تحليل عاملي تاييدي با نرم افزار lisrel استفاده شده است. يافته هاي تحقيق حاكي از اين است كه بين رهبري پدر سالارانه و دو مولفه آن (رهبري خيرخواهانه و رهبري اخلاق مدارانه) با تعهد سازماني رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. ولي بين رهبري مستبدانه با تعهد سازماني رابطه معناداري يافت نشد. بنابراين مي توان گفت مديران با توجه كردن به فعاليت هاي كاري كاركنان (رهبري خيرخواهانه) و بروز فضائل شخصي ممتاز خود در سازمان (رهبري اخلاق مدارانه) به تقويت رهبري پدرسالارانه در سازمان پرداخته تا تعهد سازماني را ارتقا دهند.