اثربخشي آموزش مبتني بر نقشه مفهومي بر معناي تحصيلي و موفقيت خواهي دانش آموزان دختر پايه ششم

پژوهش حاضر باهدف بررسي اثربخشي روش آموزش مبتني بر نقشه مفهومي برمعناي تحصيلي و موفقيت خواهي دانش آموزان انجام گرديد. جامعه آماري اين پژوهش را دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر سبزوار تشكيل-دادند. روش پژوهش از نوع نيمه آزمايشي پيش آزمون – پس آزمون با گروه كنترل بود. درنتيجه تعداد 50نفر از دانش آموزان دخترپايه ششم ابتدايي شهر سبزوار در سال تحصيلي 98-1397 با استفاده از روش نمونه گيري خوشه-اي چند مرحله اي انتخاب شدند و در دو گروه آزمايش و كنترل ( آزمايش 27 نفر و كنترل 23 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمايش در درس علوم با روش آموزش مبتني برنقشه مفهومي به مدت 20جلسه 50دقيقه اي و گروه كنترل با روش سنتي آموزش ديدند. براي گردآوري داده ها از پرسشنامه معناي تحصيلي MOE هندرسون–كينگ و اسميت (2006) با پايايي 77/0 تا 91/0 و روايي 79/0و پرسشنامه انگيزه پيشرفت A.M.T هرمنس (1997) با پايايي 84/0 و روايي83/0استفاده گرديد. داده هاي حاصل از اين طرح با استفاده از روش هاي آمار توصيفي مانند ميانگين و انحراف معيار و روشهاي آمار استنباطي (تحليل كوواريانس چند متغيره و تك متغيره) با كمك نرم افزار آماري SPSS مورد تجزيه و تحليل قرارگرفت. نتايج نشان داد كه روش آموزش مبتني بر نقشه مفهومي بر معناي تحصيلي و مؤلفه هاي آن و موفقيت خواهي در دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي مؤثر بوده است.