بررسي تعامل خدمات الكترونيكي و آنلاين(برخط) با تمايل و پذيرش مشتريان پست بانك

با ظهور پديده هايي نظير تجارت الكترونيكي و كسب و كار الكترونيكي كه روش هاي كار آمد در زمينه افزايش معاملات و برقراري ارتباط با مشتريان هستند و همچنين استقبال روز افزون كاربران از آنها، توجه بسياري از مشاغل را بخود جلب كرده تا جايي كه در اكثر موارد علاوه بر وجود مكان هاي فيزيكي براي ارائه خدمات، مكان هاي مجازي نيز بوسيله سايت ها بمنظور افزايش برخورداري از آن بازارها و نيز سهولت ارتباط با مشتري ايجاد شدند كه همين امر منجر به ايجاد فعاليت هايي نظير آموزش الكترونيكي، بانكداري الكترونيكي و ديگر خدمات الكترونيكي شد. با توجه به سهولت، سرعت، دقت و امنيت اين روش، كشورها به فكر استفاده هرچه بيشتر از اين تكنولوژي جديد افتادند كه همين امر منجر به ايجاد شهر الكترونيك گشت. در اين تحقيق، ابتدا با جمع آوري منابع كتابخانه اي متغيّر هاي تعيين كننده استفاده از تكنولوژي هاي جديد، مشخص گرديد. بر اين اساس، علاوه بر متغيرهاي مدل پذيرش تكنولوژي، حمايت سازماني مورد بررسي و مطالعه قرار گرفت. در مرحله بعد، براي بررسي تاثير مولفه هاي مورد بررسي، پرسشنامه اي با 17 سؤال بسته(با استفاده از طيف 5 تايي ليكرت( جهت جمع آوري داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. سوالات تخصصي پرسشنامه شامل تلفيقي از سوال هاي پرسشنامه هاي استاندارد مربوط به كاربرد واقعي، نگرش نسبت به استفاده، درك مفيد بودن استفاده، درك سهولت استفاده و حمايت درك شده مي باشد. بر اساس نتايج بدست آمده، همه متغيرهاي مورد بررسي به جز حمايت سازماني درك شده كه داراي تفاوت معني دار و كمتري نسبت به حد متوسط بودند با استقاده از آزمون ميانگين يك جامعه داراي تفاوت معناداري با حد متوسط بوده واز آن بيشتر مي باشد. ميانگين متغيرهاي مورد بررسي تفاوت معني داري بين دو گروه زن و مرد نداشتند. تفاوت ميانگين استفاده واقعي در رده هاي سني مختلف معني دار مي باشد و تفاوت ميانگين ساير عوامل در رده هاي سني مختلف معني دار نمي باشد. نتايج بدست آمده براي عوامل مورد بررسي نشان مي دهند كه تفاوت ميانگين استفاده واقعي، نگرش به استفاده و سودمندي درك شده در رده هاي تحصيلي مختلف معني دار مي باشد و تفاوت ميانگين ساير عوامل در رده هاي تحصيلي مختلف معني دار نمي باشد. بررسي ها نشان داد كه تفاوت ميانگين همه عوامل به جز حمايت سازماني درك شده در رده هاي درآمدي مختلف در سطح معني داري 5 درصد معني دار مي باشند. ساير موارد نيز به همين ترتيب مورد بررسي قرار گرفتند. همه فرضيات تحقيق به جز فرضيه تاثير مستقيم حمايت سازماني درك شده بر استفاده واقعي، در سطح معني داري 5 درصد مورد تاييد قرار گرفت.