رابطه بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش در ميان دبيران

هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش در ميان دبيران مقطع متوسطه شهر تهران بود. روش مورد استفاده در اين پژوهش برحسب هدف كاربردي و از نظر گردآوري داده ها توصيفي و از نوع همبستگي بود. در اين پژوهش جامعه آماري پژوهش حاضر را كليه‌ي دبيران مقطع متوسطه (دوره دوم) شهر تهران كه در سال 1400-1399 مشغول به فعاليت بودند، تشكيل مي‌داد و از اين ميان با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه‌اي چندمرحله‌اي، نمونه‌اي به اندازه‌ي 373 نفر انتخاب و پرسشنامه در اختيار آنها قرار گرفت. به منظور گردآوري اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازماني دنيسون (2000) و مديريت دانش فونگ و چوي (2009) استفاده شد. به منظور سنجش پايايي پرسشنامه‌ها از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه مقدار اين ضريب براي هر دو پرسشنامه بالاي 0.7 به دست آمد؛ هم‌چنين به منظور سنجش روايي از روايي محتوا استفاده شد كه براي اين منظور پرسشنامه ها به تأييد متخصصين مربوطه رسيد. تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده از اجراي پرسشنامه ها از طريق نرم‌افزار spss در دو بخش توصيفي و استنباطي(همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره) انجام پذيرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش رابطه وجود دارد. هم‌چنين يافته ها نشان داد كه متغيرهاي فرهنگ سازماني قابليت پيش‌بيني متغير مديريت دانش را دارد.