بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني ادراك شده و تعهد سازماني (مورد مطالعه بانك مركزي ج ا ا)

تعهد سازماني يك نگرش مهم شغلي و سازماني است كه در طول سالهاي گذشته موردعلاقه بسياري از محققان رشته هاي رفتار سازماني و روانشناسي خصوصاً روانشناسي اجتماعي بوده است و محققان در پي يافتن و اندازه گيري عوامل موثر برآن بوده اند. يكي از اين عوامل فرهنگ سازمان هاست. از اين‌رو در اين پژوهش به بررسي نقش فرهنگ سازماني به عنوان يكي از مهمترين عوامل موثر در تعهد سازماني پرداخته شد. اين پژوهش، بر اساس هدف، پژوهشي كاربردي و بر اساس روش گردآوري داده‌ها، از نوع توصيفي-پيمايشي است. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه كاركنان سازمان ها و ادارات تابعه بانك مركزي ج ا ا در شهر تهران مي‌باشد كه تعداد آن‌ها، حدود 3000 نفر مي‌باشد. حجم نمونه، با توجه به حجم جامعه، از طريق فرمول كوكران، محاسبه شد و تعداد آن، 341 نفر، تعيين شد. ابزار جمع‌آوري داده‌ها از نمونه مورد مطالعه، پرسشنامه بود كه روايي و پايايي آن، قبل از توزيع پرسشنامه‌ها، بررسي شده و مورد تأييد قرار گرفت. در نهايت، داده‌هاي حاصله، با استفاده از روش مدل يابي معادلات ساختاري و نرم‌افزار AMOS، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج آزمون پنج فرضيه در اين پژوهش، حاكي از آن است كه؛ به‌طور كلي، فرهنگ سازماني، رابطه مثبت و معناداري با تعهد سازماني دارد. همچنين يافته‌ها نشان داد كه، چهار بعد بررسي شده از فرهنگ سازماني، شامل فرهنگ سلسله‌مراتبي، فرهنگ قبيله‌اي، فرهنگ بازار و فرهنگ ادهوكراسي، هر كدام، با تعهد سازماني، رابطه مثبت و معناداري دارند. مبتني بر اين نتايج، مديران بانك مركزي مي‌توانند از طريق توسعه فرهنگ سازماني مطلوب در اين بانك، تعهد سازماني كاركنان را افزايش دهند.