چكيده فارسي :
ملاحظات آماري موجود حاكي از روند رو به افزايش ارتكاب جرايم نسبت به سال هاي قبل و حداكثر ميل به تبهكاري در سن ۵/22 سالگي و مشاركت پايين تر زنان در ارتكاب جرايم است. در رويكرد جامعه شناختي به عوامل ارتكاب جرم، صرف نظر از اينكه جرم نتيجه همگاني شخصيت بزهكار با شرايطي است كه او را احاطه كرده است و هيچ عاملي به تنهايي در تكوين نقض هنجارهاي اجتماعي مؤثر نيست. تحقيق حاضر با هدف بررسي اثرات عوامل خانوادگي و فردي مانند تنبيه و بي مهري، از هم گسيختگي خانواده، محيط متشنج خانواده و جنسيت بر حجم و ساخت بزهكاري اجرا شده كه از نظر ماهيت، توصيفي – تحليلي و از نظر روش، على- مقايسه اي است. مطابق نتايج بدست آمده، بين گروه بزهكاران و بهنجار از حيث ساختار گسسته خانواده، معاشرت با همسالان مجرم، نظارت والدين و سبك دلبستگي تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين بين متغير نظارت والدين و گسسته بودن ساختار خانواده با معاشرت با بزهكاران همبستگي منفي وجود دارد.