تحليلي بر روانشناسي كار با رويكرد تفاوتهاي فردي در عملكرد شغلي

يكي از عوامل موثر در دستيابي كشورهاي پيشرفتۀ صنعتي به بهره وري ملي بهينه،بهره گيري از اصول و يافته هاي روانشناسي در كار،سازمان و مديريت بوده است.در آمريكا از علم روانشناسي كار براي افزايش بهره وري كارگران به دليل اينكه مهندسان صنعتي به ابعاد اقتصادي توليدكالاها توجه داشتند و به طور كلي افزايش كارايي صنعتي مورد استفاده قرار گفت. علاقه به ابعاد كاربردي روانشناسي و توجه نسبت به افزايش كارايي صنعتي،مهمترين دلايل پيدايش روانشناسي صنعتي-سازماني بوده است.هرچند سابقۀ فعاليتهاي پژوهشي،آموزشي و مشاوره اي در زمينۀ كاربردهاي گوناگون روانشناسي در كار،سازمان و مديريت در ايران بيش از چهار دهه مي باشد،اما در مقايسه با كشورهاي صنعتي پيشرفته،اين پيشرفت بسيار اندك است.پژوهش حاضر به بررسي تاثيرات روانشناسي كار در سازمانها و مديران سازمانها با داشتن ديدگاه جامعي از انسان و محيط او؛توجه يكسان و هماهنگ به جنبه هاي فيزيكي،رواني،اجتماعي و اقتصادي كاركنان خود داشته باشند.گردآوري اطلاعات اين پژوهش كه به روش كتابخانه اي انجام شده است، با بيان اهميت روانشناسي كار،سعي شده تا بهداشت رواني كاركنان سازمانها با تمام ابعاد آن تامين شود و رشد و بالندگي شخصيت آنان همراه با افزايش كارآيي و اثربخشي فعاليتشان،مورد نظر قرار گيرد.يافته هاي پژوهش حاضر عبارتنداز:1- براي مطالعۀ علمي رفتار و فرايندهاي ذهني موجود زنده،از اصطلاح روانشناسي استفاده مي شود.2-از اهداف نهايي روانشناسي مي توان به گردآوري اطلاعات در جهت منافع بشريت اشاره كرد.3- از عوامل موثر در دستيابي كشورهاي پيشرفتۀ صنعتي به بهره وري ملي بهينه،بهره گيري از اصول و يافته هاي روانشناسي در كار،سازمان و مديريت بوده است.4- علاقه به ابعاد كاربردي روانشناسي و توجه نسبت به افزايش كارايي صنعتي،مهمترين دلايل پيدايش روانشناسي صنعتي-سازماني بوده است.5-.براي به حداقل رسانيدن مشكلات انساني در كار،از قوانين و يافته هاي روانشناسي استفاده مي شود.6- در روانشناسي كار،روي سازماندهي كار و استفاده از منابع انساني تاكيد مي شود.7- همگام بودن رضايت شغلي،سلامت تعهد سازماني و توان توليد با يكديگر.8-تلاش مديران موسسات و سازمانها در ايجاد و حفظ روابط مناسب بين اعضا و واحدهاي محيط.9- مديري كه مي خواهد بالاترين توليد را به دست آورد و محيط اداره اش را از جو سالمي برخوردار باشد،بايد از همان ابتدا افراد واجد شرايط را با توجه به توانايي جسمي و استعدادهاي ذهني انتخاب كند.10- عملكرد هر سازماني بر ارتباط و كنش متقابل بين اعضاي آن استوار است.بنابراين از وظايف مديران، ايجاد روابط مناسب بين اعضا و نگهداري آنها مي باشد.نتايج بدست آمده در اين پژوهش براي آگاهي مديران سازمانها براي استفاده از علم روانشناسي كار يا صنعتي-سازماني،كارگزيني شامل انتخاب و راهنمايي كارگران،آموزش آنها ،ارزيابي هاي شغلي، برآورد درجه سختي كار و انگيزه ها .درباره سازگار كردن كار با شايستگي و حدود و توانايي انسان مي باشد.