شماره ركورد كنفرانس :
5260
عنوان مقاله :
بررسي نقش پيش بيني كنندگي هموابستگي مادران مبتلا به اختلال خودبيمار پنداري در گرايش به اعتياد دانش آموزان محدوده سني 12 تا 18 سال
پديدآورندگان :
پنجي راحيل كارشناسي علوم تربيتي، دانشگاه پيام نور فارس (اوز)
كليدواژه :
هموابستگي , خودبيمار پنداري , گرايش به اعتياد
عنوان كنفرانس :
: نخستين كنفرانس ملي آسيب هاي اجتماعي و رواني با تاكيد بر علوم رفتاري
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر بررسي نقش پيش بيني كنندگي هموابستگي مادران مبتلا به اختلال خودبيمار پنداري در گرايش به اعتياد دانش آموزان محدوده سني 12 تا 18 سال بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصيفي بود كه با استفاده از روش همبستگي پيرسون در آن سعي شد رابطه بين متغير هموابستگي دانش آموزان داراي مادر مبتلا به اختلال خودبيمار پنداري بهعنوان متغير مستقل و گرايش به اعتياد بهعنوان متغير وابسته با استفاده از ضريب همبستگي كشف گردد و همچنين سعي گرديد با استفاده از رگرسيون، رابطه پيش بيني متغير وابسته بر اساس متغيرهاي مستقل تعيين شود. نمونه مورد مطالعه اين پژوهش بر اساس جامعه آماري دانش آموزان 12 تا 18 سال داراي مادر مبتلا به اختلال خودبيمار پنداري تعيين شد؛ بدين صورت كه ابتدا حجم جامعه (101 نفر) مشخص گرديد و سپس با توجه به محدود بودن تعداد اعضاي جامعه حجم نمونه نيز (101 نفر) برآورد شد. بنابراين روش نمونه گيري در دسترس بود. جمع آوري داده ها بر اساس پرسشنامه هموابستگي استون برينك (1998) و پرسشنامه گرايش به اعتياد ميرحسامي (1388)، انجام گرفت. تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده از اجراي پرسشنامه ها از طريق نرم افزار SPSS در دو بخش توصيفي و استنباطي (همبستگي، رگرسيون و تحليل واريانس) انجام پذيرفت. نتايج تحقيق نشان داد كه هموابستگي و مولفههاي آن (نياز به كنترل، وابستگي بين فردي، ازخودبيگانگي،گرفتاري) به شكل مثبت و معنيداري گرايش به اعتياد دانشآموزان داراي مادر مبتلا به اختلال خودبيمارپنداري را پيشبيني ميكنند. در راستا با ارائه پيشنهادهاي كاربردي پيشنهاداتي به شرح ذيل مطرح مي گردد: 1. پيشنهاد مي شود مراكز مشاوره فعال در سطح مدارس برنامه هايي را با هدف كاهش هموابستگي دانش آموزان داراي مادر مبتلا به اختلال طراحي كنند. مسلما اجرايي كردن اين برنامه ها با كاهش سطح هموابستگي اين گروه، مي تواند انگيزه و همچنين ميزان موفقيت تحصيلي اين گروه را افزايش داده و بدين شكل كارآمدي تحصيلي شان را تقويت كند و از بروز رفتارهاي آسيب زننده پيشگيري نمايد. 2. پيشنهاد مي شود مراكز مشاوره فعال در سطح مدارس و جامعه پس از شناسايي كودكان يا نوجوانان داراي هموابستگي، برنامه هاي آموزشي و درماني را جهت مقابله و كاهش شدت آن طراحي كنند. كاهش هموابستگي در اين گروه ضمن تقويت عملكرد تحصيلي آن ها، مي تواند امنيت رواني شان را بهبود بخشيده و متعاقبا كاركردشان را در رسيدگي به تكاليف خود در حوزه هاي مختلف زندگي بهبود ببخشد.